سيماي جراحي در حماسه هاي ايراني و نمونه هاي اساطيري مشابه آن (با تأكيد بر جراحي تغيير چهره)

حماسه آيينه ي تمام نماي تمدن و پيشرفت هاي يك ملت است و تنها در فرهنگ و ادب ملت هايي به وجود مي آيد كه تمدني كهن و اسطوره اي ديرينه دارند. در اين مقاله تلاش شده است، با بررسي پديده ي تغيير چهره در كوش نامه و نمونه هاي اساطيري مشابه آن»، اهميت بازخواني حماسه به عنوان گنجينه اي سرشار از باورهاي اساطيري و نمادهاي كهن بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد. در حماسه ها و اساطير ايراني دو صورت جراحي ديده مي شود: جراحي تغيير چهره (جراحي پلاستيكي و جراحي سزارين. جراحي تغيير چهره به منظومه ي كوش نامه اختصاص دارد. در اين منظومه پيري فرزانه بر كوش پيلگوش ظاهر مي شود، چهره ي او را تغيير مي دهد و دو گوش و دو دندان او را هم اندازه مي سازد. اين گونه است كه نخستين جراحي تغيير چهره در كوش نامه صورت مي پذيرد. در ادامه ي اين پژوهش به صورت ديگر جراحي يعني جراحي سزارين كه در شاهنامه صورت گرفته، پرداخته شده است. در اين منظومه، سيمرغ در قالب پزشكي جادويي بر زال ظاهر شده، پهلوي رودابه را مي شكافد و رستم را از شكم مادر بيرون مي آورد. در ادامه نيز به صورت هاي مختلف جراحي در اساطير يونان و رم، اساطير آفريقايي، اساطير بين النهرين، اساطير هند و ساير اساطير ملل پرداخته مي شود.