شماره ركورد كنفرانس :
3226
عنوان مقاله :
تحليل مسأله مهاجرت و حاشيه نشيني بر شخصيت هاي رمان «روزگار سپري شده مردم سالخورده» محمود دولت آبادي
پديدآورندگان :
سلحشور مريم دانشگاه آزاد تبريز
كليدواژه :
حاشيه نشيني , روزگار سپري شده مردم سالخورده , دولت آبادي , جامعه شناسي ادبيات
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين گردهمايي بين المللي ترويج زبان و ادب قارسي
چكيده فارسي :
همه نظريه پردازاني كه در زمينه جامعه شناسي ادبيات به نوعي قلم زده اند، در اين موضوع كه چگونگي آفرينش آثار ادبي با زندگي اجتماعي پيوند دارد، اتفاق نظر دارند. جامعه شناسي ادبيات از جمله رشته هاي ميان رشته ايي است با گره زدن جامعه شناسي و ادبيات ، مسايل جامعه را در ادبيات به خصوص در رمان هاي رئال به منصه ظهور در مي آورد. يك نويسنده رئاليست با پرداختن به معضلات اجتماعي سعي مي كند تصويري از جامعه اي را كه در آن زندگي مي كند به خواننده ارائه بدهد. مهاجرت و حاشيه نشيني مسأله اي است كه دولت آبادي در رمان هاي خود بسيار به آن پرداخته است و شخصيت هاي داستان هايش به نوعي درگير اين مسأله و تبعات آن هستند. رمان روزگار سپري شده مردم سالخورده يكي از رمان هاي واقع گرايانه وي است كه شخصيت هاي آن به نحو بسيار ملموسي درگير پيامدهاي مهاجرت و به تبع آن حاشيه نشيني هستند. اين معضل اجتماعي بر زندگي هر يك از شخصيت هاي اصلي و فرعي رمان به نوعي تأثير مي گذارد.
اين كه آيا مهاجرت و حاشيه نشيني بر روي رفتارهاي شخصيت داستان تأثير مي گذارد يا نه، يكي از دغدغه هاي اصلي اين تحقيق به شمار مي رود. و نگارنده سعي كرده است تا در اين تحقيق با استفاده از نظريه هاي « لوكاچ» و «لوسين گلدمن» تأثير اين پديده اجتماعي را بر جامعه و زندگي شخصيت ها بررسي و تحليل كند.