شماره ركورد كنفرانس :
3226
عنوان مقاله :
بررسي نور سياه در شعر سنايي غزنوي و فروغ فرخ زاد
پديدآورندگان :
شوهاني عليرضا دانشگاه ايلام , موسوي زينب
كليدواژه :
ادبيات عرفاني , نور سياه , توحيد شيطان , سنايي , فروغ فرخ زاد
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين گردهمايي بين المللي ترويج زبان و ادب قارسي
چكيده فارسي :
نور سياه تعبيريست عرفاني كه توسط صوفيان خراسان براي اولين بار مطرح گرديد. اين نور از دو وجه مورد استفاده صوفيان قرار مي گيرد. يك وجه آن بر ذات و كمون الهي تعلق دارد و وجه ديگر آن ابليس و نظريه ي نوريت اوست. اين نظريه جايگاه ابليس را از مستكبري مطرود به عاشقي دل سوخته در درگاه خداوند ارتقاء مي دهد. حلاج موسس نظريه ي تقديس ابليس بود و عين القضات اين انديشه را گسترش داده است. در قرن ششم اين مضمون توسط سنايي غزنوي براي اولين بار به شعر فارسي راه يافته است. پس از او ديگر شاعران فارسي زبان اين انديشه را در شعر شان مطرح كردند. در دوران معاصر نيز فروغ فرخ زاد از شاعرانيست كه اين انديشه را در شعرش وارد كرده است. هدف ازين مقاله بررسي شيوه ي نمود انديشه ي نور سياه در شعر سنايي غزنوي به عنوان اولين شاعري كه به اين مضمون پرداخته و فروغ فرخ زاد كه به عنوان يك شاعر معاصر بدان توجه نموده است. از نتايج اين مقايسه آن است كه مضمون نور سياه در غزل سنايي برگرفته از همان انديشه ي عين القضات است اما اين مضمون در شعر فروغ از رنگ و بوي عشق شيطان به خدا بي بهره است و او در انديشه ي خود سرنوشت ابليس را نوعي جبر و ابتلاء مي داند.