بررسي تطبيقي جهان بيني فردوسي در شاهنامه و سرود رولان

رسالت خطير ادبيات تطبيقي، تشريح خط سير روابط و مناسبات ميان ادبيات ملل و تأكيد و توسعه مبادلات فكري، ادبي و فرهنگي است. پتانسيل و ظرفيت ادبي شاهنامه فردوسي قابل سنجش با ديگر آثار حماسي جهان است. از اين روي شاهنامه، اثر سترگ فردوسي كه حماسه ملي و طبيعي است، با سرود رولان « شانسون دورولان » كهن ترين و بهترين حماسه فرانسه، قابل سنجش و تطبيق است . بنابراين هدف مقاله حاضر سنجش و بررسي وجوه افتراق و اشتراك ميان جهان بيني اين دو اثر حماسي گرانسنگ يعني؛ رولان و شاهنامه ي فردوسي است. ارتباط تنگاتنگ ادبيات ملل با اسطوره و حماسه به عنوان گونه اي از فرهنگ عامه، پيش از ظهور ادبيات پديد آمده و مشابهات اسطوره و حماسه با وجود همه تفاوت هاي بين انسان ها و فرهنگ ها، از جمله موضوعاتي است كه نمي توان آن را ناديده انگاشت. سرشاري ادبيات جهان از عناصر حماسي اسطوره اي در نمونه هاي انتخابي در اين مجال، در ادبيات ايران و فرانسه با شاهنامه و سرود رولان قابل مشاهده است. در اين پژوهش سعي شده است مفاهيم، پيشينه تاريخي، بررسي جهان بيني، تفاوت ديدگاه و خصوصيات مشترك حماسي اين دو اثر جاويدان و كهن مورد بررسي قرار گيرد و ادبيات تطبيقي، روش شناسي اين پژوهش بوده كه دو اثر را به بوته نقد كشانده است و اين كه مسأله جهان بيني به عنوان جان مايه ي اصلي بررسي اين دو اثر حماسي مورد توجه قرار گرفته است كه وجوه تشابهات و تفاوت ها نيز از اين مسأله ناشي شده اند.