واكاوي مشكلات فراروي واحدهاي كوچك صنايع تبديلي كشاورزي در مناطق روستايي شهرستان بهار

استراتژي ايجاد و توسعه صنايع فراوري محصولات كشاورزي با توجه به ارتباط مستمر با بخش كشاورزي و دارا بودن امكانات و قابليت هاي موجود در روستاها، به عنوان فعاليت اصلي روستاييان، نقش موثري در توسعه مناطق روستايي ايفا مي كند. تحقيق حاضر نيز با هدف واكاوي مشكلات فراروي واحدهاي كوچك صنايع تبديلي كشاورزي، با روش پيمايشي و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماري تحقيق شامل 79 نفر از مالكان واحدهاي خانگي صنايع تبديلي كشاورزي شهرستان بهار بوده كه به دليل محدود بودن آن ها نمونه گيري به صورت سرشماري انجام شده است. روايي پرسشنامه مورد تاييد متخصصان و كارشناسان قرار گرفت و پس از انجام پيش آزمون و محاسبه آلفاي كرونباخ بخش هاي مختلف پرسشنامه پايايي هم تاييد شد. براي توصيف داده ها و انجام آزمون هاي آماري از نرم افزار استفاده شد. نتايج حاصل از آزمون t تك نمونه اي نشان داد كه از ميان مشكلات مختلف بررسي شده، ميانگين بدست آمده در بعد انساني داراي ميانگيني كمتر از مقدار متوسط بوده و مشكلات انساني تاثير منفي كمتري بر واحدهاي صنايع تبديلي مورد مطالعه داشته است. هم چنين مشخص شد كه بر خلاف بعد انساني، ميانگين بدست آمده براي ساير ابعاد مشكلات اقتصادي- توليدي، فروش- بازاريابي، تكنولوژي- تخصصي، نهادي- قانوني و زيرساختي- محيطي واحدهاي صنايع تبديلي بيشتر از مقدار متوسط بوده بنابراين مي¬توان نتيجه گرفت اين ابعاد تاثيرات منفي و معني داري بر واحدهاي كوچك صنايع تبديلي داشته است. هم چنين نتايج حاصل از آزمون فريدمن نشان داد مشكلات مختلف تاثير يكساني بر واحدهاي صنايع تبديلي كشاورزي مورد مطالعه نداشته و اين تفاوت در سطح 1 درصد معني داري شده است. به طوري كه بعد فروش بازاريابي به عنوان مهم ترين و بعد انساني به عنوان كم اهميت ترين مشكلات اين واحدها شناخته شدند.