مطالعه تطبيقي تاثير ربات درمانگر بر تقويت مهارتهاي ارتباطي كودكان مبتلا به اوتيسم: تجربه كشورهاي انگلستان، آمريكا و هلند

هدف از پژوهش حاضر مطالعه تطبيقي تاثيرربات درمانگر بر تقويت مهارهاي ارتباطي كودكان مبتلا به اوتيسم تجربه : كشورهاي انگلستان،آمريكا و هلند مي باشد.روش پژوهش توصيفي -تحليلي از نوع تطبيقي است كه باتوجه به رويكردچهار مرحله اي( توصيف،تفسير،همجواري و مقايسه) ،جورج اف برودي صورت پذيرفته است .جامعه آماري در سطح كلان ( كشوري ) تعيين و نمونه هاي منتخب، سه كشورپيشرفته انگلستان،آمريكا و هلند مي باشند. يافته هاي مرحله توصيف مبين آن است كه در هرسه كشور ، اوتيسم پديده اي رايج با روندي صعودي از لحاظ گسترش در بين كودكان و آحادجامعه است.يافته هاي تحقيق در مرحله تفسير نشان داد كه از بين شيوه هاي گوناگون مبارزه با اوتيسم توجه به توليد،بهره برداري و استفاده ازانواع ربات درمانگر به پديده اي شايع بين طراحان و مهندسان ، روان درمانگران، والدين و كودكان داراي اوتيسم مبدل شده است.پژوهشگران آمريكايي عمدتا علاقه به ساخت ربات هاي انسان نما دارند، در حالي كه پژوهشگران انگليسي درساخت ربات از تنوع بيشتري بهره مي برند.در مقابل ، هلندي ها تلاش كرده اندكه از انسان ربات نما استفاده كنند . نتيجه كلي پژوهش مبين آن است كه بين 6 عامل اثر گذارربات درمانگربر مهارت ارتباطي كودكان داراي اوتيسم درسه جامعه مورد مطالعه ، تازگي و جذابيت ربات ها، عامل مشترك و دو عامل قدرت و تنوع درانجام حركات وتنوع بروز حالات احساسي درربات براي تقويت مهارت ارتباطي كودك عامل متفاوت بين سه نظام آموزشي است.در پايان براساس يافته هاي پژوهش ، پيشنهاد هاي كاربردي براي دست اندركاران و مربيان ايراني مبارزه با اوتيسم از طريق كاربست ربات درمانگر ارائه گرديد.