شماره ركورد كنفرانس :
3542
عنوان مقاله :
آن چه قهرمان مي بيند، آن چه ما مي بينيم
پديدآورندگان :
خليفي عادله دانشگاه شيراز
كليدواژه :
كودك , اميد , مجاز , استعاره , كتاب تصويري
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
نظريه ي استعاره ي مفهومي كانون استعاره را در مفهوم و نه در كلمات مي داند. از نگاه اين نظريه، استعاره فرآيندي فعال در نظام شناختي انسان است و مي تواند يك مدل فرهنگي در ذهن ايجاد كند كه رفتارهاي ما براساسش برنامه ريزي شود. در كتاب هاي تصويري كودكان گاهي استعاره هاي متني و تصويري به كار مي رود. هدف اين پژوهش بررسي كاركردهاي استعاره در سه كتاب تصويري ايراني دايره، كلاه حصيري و گرگ در قفسه ي لباس و بررسي مفاهيم «اميد» و «امنيت» با رويكرد توصيفي تفسيري بوده و تلفيقي از تحليل قياسي و استقرايي را به كار برده است. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد برداشت متن كتاب دايره از آسيب هاي واردآمده بر كودكان با بيان استعاري، تلاشي براي كم رنگ كردن دردها بوده، اما زشتي و خشونت اين آسيب ها در متن چند برابر شده و انتخاب نادرست بخشي از متن براي تصويرگري، زشتي را در تصاوير هم افزون كرده است. از سويي ديگر، اين پژوهش اميد را در كنار تجربه لازم مي داند. ترس از تجربه كردن، كودك را درون خودش نگه مي دارد و تعامل سازنده با محيط اطراف را از او مي گيرد. توجه به امنيت مانند آنچه در كتاب گرگ در قفسه ي لباس اتفاق مي افتد و نه حتما پايان خوش مانند كتاب كلاه حصيري، از نكات مهم در ادبيات كودك است.