شماره ركورد كنفرانس :
3542
عنوان مقاله :
بررسي خلّاقيت خاقاني در ديوان بر اساس نظريّه ي روان شناسي آبراهام مزلو
پديدآورندگان :
آرانيان الهه دانشگاه فردوسي , پورخالقي چترودي مه دخت دانشگاه فردوسي
كليدواژه :
آبراهام مزلو , خلّاقيّت , روان شناسي , ديوان اشعار , خاقاني
سال انتشار :
مهرماه 1397
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
تقريباً همة پژوهشگراني كه در باب اشعار خاقاني تأليفاتي داشته اند، بر خلّاقيّت او اتفّاق نظر دارند و هيچ كدام نتوانسته‌اند ذهن خلّاق او را ناديده بگيرند. خاقاني شاعر آگاهي بود كه توانست در روزگار خويش به تجديد نظر در عناصر خيال دست بزند و جوهر شعر را تا مدّت‌ها از دام تكرار و ابتذال برهاند. گواه اين ادعّا ديوان اشعار اوست كه سرشار از ابيات تازه و بديع، همراه با تصاوير و تركيبات منحصر به فرد است. به نظر مي‌رسد، اين مسأله در اشعار دوران ميان‌سالي(570 هجري قمري) او بيشتر به چشم مي‌خورد؛ در واقع رفته رفته زبان و بيان خاقاني پخته تر مي شود. ميان سالي، همان دوراني است كه در نظريّۀ روان شناسي آبراهام مزلو از آن به سنّ خودشكوفايي و كمال تعبير مي شود.در اين مقاله سعي كرده ايم بر اساس نظريّة روان-شناسي آبراهام مزلو كه ويژگي هاي شخصيّت خودشكوفا را بيان مي كند (و خلّاقيّت هم يكي از آن هاست)، با استناد به منابع تاريخ ادبيّاتي كه از زندگي خاقاني در دست است، به شناخت علمي تر و ثابت شده تري از او برسيم و خلّاقيّت منحصر به فرد او را بر اين اساس بررسي كنيم.
كشور :
ايران
تعداد صفحه 2 :
23
از صفحه :
1160
تا صفحه :
1182
لينک به اين مدرک :
بازگشت