شماره ركورد كنفرانس :
3542
عنوان مقاله :
سيماي پير در آثار عطّار نيشابوري
پديدآورندگان :
مزارعي علي دانشگاه محقق اردبيلي , صلاحي عسگر دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
شيخ , عرفان , عطّار , پير , سالك
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
پير در عرفان اسلامي داراي جايگاه خاصّي است. كتاب هاي عرفاني نيز بيش و كم به ترسيم و توصيف ويژگي پير پرداخته اند. و ارزش و لزوم آن را به خوبي رقم زده اند. در اين ميان، مثلّث عرفان و تصوّف يعني سنايي، عطّار و مولوي داراي اهميّت ويژه و نقش بنيادي بوده اند. با نگاهي ژرف به واژه ي پير و بررسي تجلّي شخصيّت عرفاني او و وجودش در آثار عطّار مي توان به جايگاه پير در آثار اين شاعر و عارف قرن ششم و جامعه ي آن زمان دست يافت در انديشه ي عارفانه ي عطّار، نقش پيردر هدايت سالك خداجو، مهمترين عنصر وصول به حقيقت محسوب مي شود. ازاين ديدگاه، مصاحبت با شيخ و مرشد راه دان، چراغ راه و نيروي انرژي زا و داروي شفا بخش بيماري هاي جسمي و روحي محسوب مي گردد. اين مقاله به صورت مجزّا و در بخش هاي مختلف به توضيح و تفسير و كاربرد پير درآثار عطّار پرداخته است. با دقّت نظر در كاربرد پير در اين آثار، مي توان به باور عطّار درمورد پير و جايگاه او پي برد. اين پژوهش، با بررسى نوع ارتباط سالك و پير درآثار عطّار نيشابوري، نشان داده است كه حتّى در مواردي پير شخصيّت انسانى ندارد، ولى حرمت پير و مرشد واقعى را دارد. و الفاظ قطب و شيخ و مراد و ولي و غوث و مهتر، نزد صوفيه به همين معني استعمال شده است.