شماره ركورد كنفرانس :
3542
عنوان مقاله :
شاهنامه و خاستگاه هاي سنت مواجهه با مرگ
پديدآورندگان :
باباصفري علي اصغر دانشگاه اصفهان - بخش زبان و ادبيات فارسي , بيغمي ميترا دانشگاه آزاد سيرجان
كليدواژه :
خاستگاه , سرنوشت , فرجام , فردوسي , شاهنامه , مرگ انديشي , مرگ
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
شاهنامه فردوسي جدا از اينكه متني متعلق به ادبيات حماسي است، ابعاد گوناگون ديگري را نيز پوشش مي دهد كه بيش از ادبيات و شاخه هاي منشعب از آن، مربوط به حوزه هاي ديگر تفكر و علوم انساني هستند. مساله مرگ كه از ديرباز در تاريخ حيات بشري، يكي از چالش برانگيزترين مسائل بوده است، يكي از اين مفاهيم است كه در شاهنامه برخوردي عميقاً فلسفي با آن شده است. مرگ اشخاص، قهرمانان و شاهان در شاهنامه صرفاً يك زوال يا نابودي نيست. مرگ در يك نقطه خاص شروع و تمام نمي شود، بلكه فرايندي است كه به جهان بيني، شخصيت پردازي و نيروهاي روحي و رواني اشخاص پيوند خورده است. مجموع اين مضامين در شاهنامه، حكايت از نوعي «سنت مرگ انديشي» دارد. مرگ انديشي صرفاً نوعي نگاه ايدئولوژيك و از پيش معين به مرگ نيست، بلكه نظر كردن به مرگ به عنوان نوعي امكان از همۀ امكانات متعين هستي است. اهميت اين منظر در توسّل به ارزش هايي است كه با مرگ مادّي از بين نمي روند. اهميت اين مفهوم در شاهنامه تا به آنجاست كه پژوهشگران از كنار آن بي تفاوت عبور نكرده اند. اما خلأ نوعي خاستگاه شناسي در اين تحقيقات وجود دارد. از اين رو با آن كه در مورد مرگ در شاهنامه پژوهش هاي بسياري صورت گرفته است و دستاوردهاي درخشاني تا كنون حاصل شده، اما مقالۀ حاضر مي كوشد از خلال بررسي ساختاري و خاستگاهي مرگ در شاهنامه، نوعي «سنت مرگ انديشي» در اين اثر را از لحاظ نظري صورت بندي كرده و ارائه دهد.