شماره ركورد كنفرانس :
3227
عنوان مقاله :
تحليل عنصر شخصيت در بيست داستان اول هزار و يك شب نشانه شناسي سه داستان كليدي هزار و يك شب از منظر پيرس
پديدآورندگان :
ابراهيمي ژينو دانشگاه رازي , جواهري لادن دانشگاه رازي
كليدواژه :
هزار و يك شب , نشانه شناسي , پيرس , داستان كليدي
سال انتشار :
شهريور 1396
عنوان كنفرانس :
همايش ملي هزار و يك شب و ادبيات ايران و جهان
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
هزار و يك شب راوي افسانه هاي كهني است برگرفته از ادبيات شفاهي ملل گوناگون مشرق زمين. مولف و خاستگاه اين كتاب بدرستي مشخص نيست و داستان سرايان بسياري از اقوام مختلف به نگارش آن پرداخته اند. از آن رو كه زبان افسانه، زبان تمثيل، رمز و نشانه است، مي تواند بيانگر ناخودآگاه اقوامي باشد كه اين قصه ها برگرفته از آيينهاي اجتماعي، اعتقادي و فرهنگي آنان است. نشانه ها در غناي يك اثر ادبي نقشي بنيادين را بر عهده دارند. نقشي كه مخاطب را براي واكاوي لايه هاي نهاني و بن مايه هاي اصلي داستان به تفكر وا مي دارد. در واقع مخاطب با رمزگشايي آنها مي تواند به هزارتوي داستان راه يابد. در اين پژوهش كوشيده ايم تا رمزگان نشانه اي در اَبَر قصه اي چون هزار و يك شب را يافته و به تفسير آنها به عنوان نمايشگر تفكر اقوام پردازنده داستان بپردازيم. بدين منظور سه حكايت كه به باور نگارندگان از حكايت هاي كليدي «هزار و يك شب» هستند، انتخاب شده اند تا از منظر نشانه شناسي پيرس (1974) بررسي شوند. پژوهش حاضر سعي دارد تا با كنكاش در سه داستان «شهرباز و برادرش شاهزمان» به عنوان مدخل و داستان درونه اش به عنوان مدخل و داستان درونه اش به عنوان داستان مثلين كتاب «دهقاني و خرش» به عنوان نمونه اي داستاني كه شهرزاد را هوشيار مي كند و «عفريت و بازرگان» به عنوان نمونه اي از ساختار اصلي و تودرتوي حكايات هزار و يك شب به واكاوي و تفسير نشانه ها بپردازد تا به ساختار تفكر و سبك و سياق زندگي مردمان آن زمان دست يابد. از مهم ترين نتايج اين پژوهش مي توان به استفاده از ابزارهاي معمولي مانند خيانت، فريب و جادو و همچنين ابزار قصه گويي توسط افراد در حاشيه براي مقابله با سلطه و سلطه گر در داستان اشاره نمود.
كشور :
ايران
تعداد صفحه 2 :
24
از صفحه :
38
تا صفحه :
61
لينک به اين مدرک :
بازگشت