شماره ركورد كنفرانس :
3542
عنوان مقاله :
كاركرد گونههاي پيوند (اضافي، تقابلي، سببي و زماني) در تاريخ جهانگشا
پديدآورندگان :
محجوب فرشته دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
تاريخ جهانگشاي جويني , پيوند زماني , پيوند سببي , پيوند خلاف انتظار , پيوند اضافي
عنوان كنفرانس :
سيزدهمين گردهمايي بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
عناصر انسجام متن، مجموعه پيوندها و روابطي است كه در سه سطح دستوري، واژگاني و پيوندي ميان اجزاء سازندة متن برقرار مي شود. انسجام متضمّن معنا و پيامي خاص است و با تحليل سطوح آن تشريح برخي از عناصر متن به كمك عناصر ديگر امكانپذير مي گردد. اين پيوندها و روابط، متن را از جملاتي گسيخته كه تصادفي در كنار هم قرار گرفته اند متمايز و آن را به كليّتي يكپارچه و منسجم تبديل مي كند. از شاخص ترين زبان شناسان اين حوزه هاليدي و رقيه حسن هستند كه به پنج گونه از روابط انسجام اشاره مي كنند و معتقدند كه هر متن براي اينكه انسجام دروني يا پيوند داشته باشد بايد از شرايط تحقّق اين گونه ها برخوردار گردد. از اين ميان ارجاع، حذف و جايگزيني در سطح دستوري، تكرار و باهمآيي در سطح واژگاني و پيوندهاي زماني، سببي، تقايلي يا خلاف انتظار و اضافي در سطح معنايي از مؤلفه هايي هستند كه منجر به انسجام متن مي گردند. به غير از عناصر مذكور ميزان دانش خواننده، موقعيتهاي زباني، زمينههاي مشترك اجتماعي و فرهنگي مخاطب و متن به اندازة عناصر زباني در ايجاد انسجام و پيوستگي متن تأثيرگذار و مهم هستند. جستار حاضر با استفاده از شواهد مستخرج و بر اساس نظرية هاليدي به تحليل سبك و زبان « تاريخ جهانگشاي جويني » در مبحث ايزوتوپي يا « لايههاي معنايي » و در شاخة « پيوند » خواهد پرداخت و در كنار آن براي تكميل زنجيرة بحث گذري نيز بر ساير عناصر انسجام متن از منظر دستوري و واژگاني خواهد داشت. با انطباق اين اثر با نظرية مذكور، علاوه بر تحليل مهارتهاي نگارش كتب ادبي ـ تاريخي، كاركرد عوامل انسجام تاريخ جهانگشا از زاويه اي نو بررسي شده و دلايل تأثيرگذاري و اقناع مخاطب در اين اثر به عنوان يكي از شاخص ترين متون به جا مانده از عهد مغول واكاوي خواهد شد. حاصل آنكه در بخش گونههاي پيوند، « پيوند زماني » با بسامد 1749 گونه بالاترين درصد فراواني و پس از آن به ترتيب گونههاي سببي، اضافي و تقابلي بيشترين كاركرد را در تاريخ جهانگشا به خود اختصاص داده اند. در بخش دستوري و واژگاني نيز به ترتيب، بالاترين فراواني با 894 مورد به ارجاع درون متني و تكرار با 542 مورد برجسته ترين عوامل انسجام متن به حساب مي آيند. به نظر مي رسد با تحليل دادههاي موجود مي توان چنين نتيجه گرفت كه متون منظوم از متون نثر منسجم ترند. حاصل ديگر آنكه كاربرد عناصر انسجامي در متون ادبي و داستاني بيش از متون تاريخي و تعليمي است. در متون تعليمي و آموزشي عوامل پيوند معنايي در ايجاد انسجام كاربرد بيشتر دارند و در متون تاريخي عوامل پيوند زماني كارآمدترند.