بررسي اثر سرعت دوراني كوبنده، فاصله كوبنده از ضد كوبنده و طول ساقه برش يافته بر برخي از خصوصيات كيفي گندم

گندم مهم ترين ماده غذايي در الگوي مصرف مردم است. بيش از 50 درصد انرژي مورد نياز هر فرد در ايران از نان تامين مي شود و تلاش در جهت كاهش ضايعات اين محصول بسيار مهم است. در اين تحقيق، تاثير سطوح مختلف سرعت دوراني كوبنده (700، 800، 900، و 1000 دور بر دقيقه)، فاصله كوبنده از ضد كوبنده (8، 10، 12، و 14 ميلي متر)، و طول ساقه برش يافته (60-50، 70-61، و 80-71 سانتي متر) بر درصد شكسته هاي گندم برداشت شده شامل: لب پر، نيم دانه، خرده، و ريز بررسي شده است. به اين منظور از يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي در 3 تكرار جهت تجزيه و تحليل داده ها و از آزمون دانكن نيز براي مقايسه بين ميانگين ها استفاده شد. كمباين مورد آزمايش يك دستگاه كمباين كلاس مدل لكسيون 510 مجهز به سامانه موقعيت ياب جهاني و حسگر نمايشگر عملكرد بود. آزمايش در يكي از مزارع شهرستان پاسارگاد استان فارس كه گندم رقم مرودشت با كمبينات مارك آمازون كشت شده بود انجام شد. نتايج اين بررسي نشان مي دهد، سرعت دوراني 700 دور بر دقيقه، فاصله كوبنده و ضد كوبنده 10 ميلي متر، و طول برش يافته 80-71 سانتي متر بيشترين تاثير را بر كاهش ميزان شكستگي دانه گندم (چهار گروه شكسته) دارد.