بررسي بينش هاي فلسفي و تبيين ويژگي هاي الگوي ارتباطات ترويج كشاورزي

Examination of philosophical insights used in shaping communication pattern of agricultural extension

ترويج بازوي توسعه كشاورزي است و از ابزارهاي مهم ترويج براي اين منظور برقراري ارتباطات و مبادله اطلاعات مي باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسي بنيان هاي فلسفي ارتباطات در ترويج كشاورزي و به دو روش مطالعه كتابخانه اي و پيمايشي انجام گرفته است. روش اول به منظور مطالعه ادبيات ارتباطات از منظر بينش هاي علمي و فلسفي در ترويج و تبيين الگوي مناسب براي آن و روش دوم به منظور بررسي نظرات و ميزان توافق پاسخ گويان با الگوي معرفي شده براي ترويج كشاورزي انجام شده است. جمعيت مورد مطالعه در پيمايش ، استادان و دانشجويان تحصيلات تكميلي رشته ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه هاي شيراز، تهران، رامين و تربيت مدرس مي باشد. براي بررسي نظرات از پرسشنامه و براي تجزيه و تحليل پاسخ ها از نرم افزارspss استفاده شد. روايي پرسشنامه با نظر استادان و دانشجويان تحصيلات تكميلي اين رشته تأييد شد و پايايي آن نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ، 0/76 به دست آمد نتايج مرحله اول پژوهش نشان مي دهند كه الگوهاي اوليه ارتباطات بيشتر متاثر از بينش علمي بوده و بر اطلاع رساني و جريان يك طرفه ارتباط تاكيد داشته اند . با توجه به نارسايي اين نوع بينش و الگوهاي اطلاع رساني بر اساس آن از يك طرف و بررسي بنيان هاي فلسفي ارتباطات در ترويج، از طرف ديگر مشخص نمود كه ترويج براي تبيين فرايند ارتباطي خويش نيازمند برخورداري از يك بنيان فلسفي مناسب مي باشد تا بتواند ويژگي هايي را براي الگوي ارتباطي خويش با توجه به آن تعيين نمايد، لذا الگوي ارتباطي احياگري بر مبناي مكتب ساختارگرايي، براي اين منظور معرفي گرديد. نتايج حاصل از پيمايش نيز نشان دهنده موافقت نسبتا زياد پاسخ گويان با ويژگي هاي اين الگو به عنوان الگوي مناسب ارتباطات و اطلاع رساني براي ترويج مي باشد.

Communication seems very crucial for agricultural extension to handle agricultural development. A philosophical insightful review of communication theories was carried out to shape communication pattern for agricultural extension. This pattern was prepared by both library and survey research methods. The first method was used to study on communication from the view of scientific and philosophical insights in extension and considering the suitable school for it; the second method was used to survey the ideas and the range of specialists' agreement with the introduced communication pattern for agricultural extension. Target groups were faculty members, M.Sc and Ph.D students of agricultural extension in Shiraz, Tehran, Ramin and Tarbiyat Modarres Universities. The questionnaire evaluated the opinions and statistical tests used to analyses the answers. Questionnaires face validity supported by specialists and its reliability achieved by Cronbach’s Alpha( ∝=0.76). First stage results show that extension needs to have a specific philosophical school to enable itself addressing appropriate philosophical basis for its communication process. Thus, constructive school of thought and reconstructive pattern for achieving extension goals were introduced. The results also show that the specialists' high agreement with these aspects as philosophical communication foundations for extension.