بررسي عوامل مؤثر بر گرايش دانشجويان دانشكده كشاورزي نسبت به كار در مناطق روستايي (مطالعه موردي شهرستان ايلام)

(Investigating factors affecting agricultural students’ tendency to working in rural areas (Case of Ilam University Students

هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي رابطه بين عوامل فردي و محيطي با گرايش دانشجويان كشاورزي دانشكده كشاورزي دانشگاه ايلام به كار در مناطق روستايي است تحقيق حاضر از نوع كاربردي توصيفي - تحليلي و پس رويدادي است كه بهروش علي - ارتباطي انجام مي گيرد جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه دانشجويان كشاورزي دانشگاه ايلام بودند (N=317) كه براي انتخاب نمونه اي تصادفي به حجم (n=175) از جدول كرجسي و مورگان استفاده شد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه اي بود كه براي دستيابي به روايي پرسشنامه دراختيار كارشناسان و متخصصين مربوطه قرار گرفت. همچنين پايايي آن به كمك آزمون پايايي و محاسبه ضريب كرنباخ آلفا (0/89) بدست آمد.براي تجزيه و تحليل داده از نرم افزار SPSS15/win استفاده شد. نتايج آزمون همبستگي بين متغيرها نشان داد كه بين سن علاقه به رشته كشاورزي فوايد كار درمناطق روستايي و ارتباط مستمر با روستائيان با گرايش دانشجويان به كار در مناطق روستايي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد همچنين، مقايسه ميانگين هاي رتبه اي از وجود اختلاف معني دار در گرايش دانشجويان به كار درمناطق روستايي از جنبه هاي مختلف محل سكونت جنسيت و رشته تحصيلي آنان حكايت داشت.

The purpose of this study is to identify relationship between personal and environmental factors and agricultural students’ tendencies to working in rural areas. The study employed a descriptive-correlation research methodology and its target population consisted of agricultural students of Ilam University (n= 317). The stratified random sampling was carried out with Kerejcie and Morgan table (n= 175). Face validity of the questionnaire was established using a panel of experts. Reliability analysis using Cronbach's alpha coefficient was reported to be 0.89. Data was analyzed using SPSS15/win. The result of correlation analysis showed that there was a positive and significant relationship between age, interest in agricultural career, benefits of working in rural areas, and continuous communication with rural individuals and students’ tendencies to working in rural areas. Also, there were significant differences between/among categories of variables of residence, gender and educational career on tendency to working in rural areas.