رسانه هاي اجتماعي به عنوان ابزار بازاريابي در عصر حاضر (مطالعه موردي:اينستاگرام)

با گسترش جهانی استفاده از شبكه های اجتماعی، كسب و كارها نیاز به حضور یافتن در محل های مورد توجه مشتریان رابیشتر و بیشتر احساس می كنند. امروزه این حلقه ی فعالیتمشتریان بیش از پیش مجازی شده و در داخل شبكه ها یاسایت های اجتماعی قرار گرفته است. سرعتی را كه رسانه هایاجتماعی توسط مصرف كنندگان و كسب و كار ها به كار بستهمی شود را در نظر بگیرید. در سال 2010 بیش از 500 میلیونكاربر فعال در فیس بوك حضور داشتند كه 70 درصد آن هاخارج از ایالات متحده بودند. از تاسیس توییتر در سال 2006 تامارس 2010 ، بیش از 10 میلیارد پیغام یا توییت از طریقتوییتر فرستاده شد. تا جولای این عدد به دو برابر یعنی 20میلیارد رسید در آسیا و اقیانوسیه 50 درصد جمعیت آنلاین ازشبكه های اجتماعی بازدید می كردند و در فوریه سال 2010 این تعداد به 240.3 میلیون بازدید كننده رسید (هیلر برد وهمكاران. 2011). واضح است كه رسانه های اجتماعی محل تجمع مشتریان است و صاحبان كسب و كار تمایل دارند كه حضور پیدا كنند. رسانه های اجتماعی پتانسیل عظیمی برای شركت ها به منظورنزدیك شدن به مشتریان خود ایجاد می كنند و بدین وسیله افزایش درآمد، كاهش هزینه و افزایش بهره وری خود را تسریع خواهند كرد. همانطور كه انتظار می رود، یافته های ما نشان می دهد كه مبتكران رسانه های اجتماعی در میان شركت ها به سرعت درحال پیشرفت هستند (گونس مالكا و همكاران، 2014).در این پژوهش بر آن شدیم تا دیدگاه كاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام را نسبت به برندهایی كه محصولات خود را در این شبكه به اشتراك می گذارند را مشاهده كنیم.برای این منظورپرسشنامه آنلاینی را بصورت تصادفی بین 80 كاریر این رسانه بصورت الكترونیكی توزیع و خروجی هایی حاكی ازآن بود كه برندها می توانند با تاثیر بر كاربران بعنوان یك برند همراه فضای صمیمی بین خود و كاربران ایجاد و نظر مشتریان راجلب كنند. رسانه های اجتماعی می توانند بعنوان فضایی جهت كسب و كار علاوه بر جنبه تفریحی بودن این رسانه ها داشته باشند و بتوانند راهی برای نفوذ به ذهن مشتری پیدا كنند.