بررسي و مقايسه سوالات امتحاني پايان ترم شيمي دبيرستانهاي شهر بوكان طي سالهاي 92 - 1390 و سوالات آزمون ورودي كنكور دانشگاه سراسري (1385-92)مطابق با سطوح شناختي بلوم

اين تحقيق به منظور بررسي سوالات امتحاني پايان ترم شيمي دبيرستانهاي شهر بوكان طي سالهاي 92 - 1390 و سوالات آزمون ورودي كنكور دانشگاه سراسري در بازه زماني سالهاي 85 الي 92 مطابق با سطوح شناختي بلوم و يافتن پاسخ اين سوال كه كداميك از سطوح بلوم بيشتر در سوالات مذكور استفاده شدهاند، انجام شده است. نوع تحقيق و روش بررسي فرضيهها يا پاسخگويي به سؤالات توصيفي بود. جمعا تعداد 1248 سوال جمع آوري شده كه از اين تعداد 969 سوال مربوط به سوالات پايان ترم دبيرستان و 279 سوال مربوط به سوالات كنكور سراسري ميباشند. براي تجزيه وتحليل دادهها از آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است. به همين منظور سوالات به روش بلوم طبقه بندي شده و براي تجزيه وتحليل فرضيات و مقايسه آنها از روش )آزمون خي دو( نيز استفاده شده است. يافتههاي پژوهش نشان داد كه سوالات پايان ترم دبيرستان عمدتا به پايينترين سطوح شناختي تعلق دارند به اين ترتيب كه 5 / 31 درصد مربوط به سطح دانش و 5 / 68 درصد به سطح درك وفهم بودند. همچنين 9 / 78 درصد سوالات كنكور سراسري به سطوح درك و فهم تعلق دارد. فراواني سوالات دانش در امتحانات دبيرستان و كنكور با يكديگر برابر نيست. تحليل سؤالهاي امتحان داخلي، هماهنگ و نهايي، از نظر سطوح گوناگون حيطه شناختي نشان داد كه در تمام اين امتحانات به سطح دانش، بسيار توجه شده است و سطوح بالاتر يادگيري مورد بيتوجهي قرار گرفتهاند . با اين حال سؤالهاي كنكور سراسري از اين نظر نسبت به امتحانهاي داخلي كيفيت بهتري دارند. نتيجه نهايي به دست آمده بيانگر اين مطلب است كه تقريبا امتحان نهايي و هماهنگ از نظر اصول آزمون سازي نسبت به امتحان داخلي كيفيت بهتري دارا است. براي مطالعات آتي سطوح يادگيري دانش آموزان بايد به صورت عمقي و با درنظر گرفتن حيطههاي شناختي طبقه بندي بلوم بررسي شوند.