مقايسه اثربخشي درمان شناختي رفتاري فردي مبتني بر الگوي هافمن و خانواده درماني ساختاري در اضطراب اجتماعي دختران سوم دبيرستان منطقه 3 شهر تهران در سال تحصيلي 95-94

Comparison of the Effectiveness of Cognitive-Behavior Therapy Based on Hoffman Pattern and Structural Family Therapy on Social Anxiety of Female High School Third Grade Students Studying in the Third District of Tehran City in Academic Year 2015-2016.

پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثر بخشي درمان شناختي رفتاري مبتني بر الگوي هافمن و خانواده درماني ساختاري بر كاهش اضطراب اجتماعي روي دانش آموزان دختر سوم دبيرستان انجام گرفت. روش مطالعه از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود. گروه نمونه متشكل از 21 نوجوان دختر سوم دبيرستان ، كه با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس به عنوان نوجوانان داراي اختلال اضطراب اجتماعي در سه گروه قرار داده شدند.به طوريكه 7 نفر از مبتلايان ياد شده به شكل تصادفي در گروه آزمايش اول و 7 نفر در گروه آزمايش دوم و 7 نفر در گروه كنترل جايگزين شدند. گروه آزمايش اول بر اساس الگوي هافمن(فردي) تحت درمان قرار گرفت و گروه آزمايش دوم بر اساس خانواده درماني ساختاري تحت درمان واقع شد و گروه كنترل در انتظار ماند.ابزار هاي اين پژوهش شامل مقياس اضطراب اجتماعي ليبوويتس(LSAS) و مصاحبه باليني ساختار يافته بر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (SCIA-IV ) بود. از روش هاي آمار توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد)و همچنين از روش كوآريانس براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد. نتيجه گيري : نتايج نشان داد كه از بين دو رويكرد درمان شناختي رفتاري فردي و خانواده درماني ساختاري، خانواده درماني ساختاري در اثربخشي بر نشانه هاي اضطراب اجتماعي موثرتر از درمان شناختي رفتاري فردي است. كليدواژه ها : خانواده درماني ساختاري، درمان شناختي رفتاري مبتني بر الگوي هافمن،اختلال اضطراب اجتماعي

The aim of the present study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavior therapy based on Hoffman pattern, and structural family therapy on reduction of social anxiety in female third grade high school students. Method of the study was pre-experimental with a pre- test and posy-test design and a control group. The sample included 21 female adolescent of third high school grade who had social anxiety. These participants were selected by accessible sampling method and put randomly in two experimental (N=7) and one control (N=7) group. The first experimental group received cognitive-behavior therapy based on Hoffman pattern (individual), the second group received structural family therapy, and the control group received no therapy. Tools used in this study included Liboewist Social Anxiety Scale (LSAS), and structured clinical interview based on DSM-IV-TR (SCIA-IV). The data was analyzed via descriptive analysis method (mean and standard deviation), and analysis of covariance. Results showed that structural family therapy was more effective than individual cognitive- behavior therapy based on Hoffman pattern on social anxiety. Keywords: structural family therapy, cognitive-behavior therapy based on Hoffman pattern, social anxiety disorder.