توانمندي الگوهاي بار ارتجاعي رايج و نوين تحليل بارافزون و اثر زلزله حوزه نزديك گسل پالسگونه در پيش‌بيني تقاضاي لرزه‌اي قاب خمشي فولادي

Capability of Conventional and Modern Elastic Load Pattern Elastic Load Patterns of Pushover Analysis and the Impact of Pulse-type Near Fault Motions in Predicting Seismic Demand of the Steel Moment Frame

يكي از مفاهيم كليدي تحليل بارافزون (NSP) الگوي توزيع بار جانبي مورد استفاده در تحليل است كه درواقع نمايانگر توزيع نيروي اينرسي جانبي اعمالي به سازه تحت اثر زلزله مي باشد. از طرفي پاسخ متفاوت سازه در برابر ركوردهاي نزديك گسل نسبت به زلزله دور از گسل و كمبود مطالعات در زمينه توانمندي تحليل بارافزون متاثر از زلزله هاي نزديك از مهمترين اهداف و انگيزه هاي مقاله حاضر مي باشند. در اين پژوهش توانمندي الگوهاي بار جانبي پيشنهادي در كدهاي لرزه اي از جمله الگوي توزيع بار استاندارد2800 ويرايش4 (CODE) ، الگوي يكنواخت (UN)، الگوي بدست آمده از تحليل طيفي (SPEC) و الگوهاي نوين مانند روش كران بالا (UBPA) و روش تركيب مودال (MMC) در تخمين نيازهاي غيرخطي قاب هاي خمشي فولادي كوتاه مرتبه (3 و 5 طبقه) و متوسط مرتبه(8، 11 و 14 طبقه) به كمك تحليل بارافزون ارزيابي و نتايج با ميانگين بازتاب هاي تحليل تاريخچه زماني غيرخطي (NTHA) تحت اثر 10 ركورد نزديك گسل پالسگونه مقايسه مي گردد. اختلاف بين پاسخ هاي تحليل ديناميكي غيرخطي و استاتيكي غيرخطي شيوه اي است كه جهت انتخاب مناسب ترين الگوي بار، مورد بهره برداري قرارگرفته است. روش تركيب مودال، MMC، با كمترين درصد خطا نزديكترين بازتاب ها را نسبت به روش، NTHA، ارائه كرده است.