بررسي حقوق اجتماعي و سياسي زن از منظر قرآن كريم

با توجه به اين كه زن به عنوان نيمى از پيكره اجتماع، در طول تاريخ پابه پاي مردان نقش تعيين‏كننده اي در فرهنگ سازي جامعه و پيشرفت همه جانبه در زندگي اجتماعي داشته است؛ يكي از مباحث داغ و زنده امروز محافل حقوقي، سياسي و اجتماعي در دنيا را مسئله حقوق زن يا دفاع از حقوق زنان به خود اختصاص داده است. از اينروي مقاله حاضر نيز حقوق اجتماعي و سياسي زن را از منظر قرآن كريم به عنوان جامع ترين منبع حقوق انساني كه با در نظرگرفتن اصل عقلاني اعتدال از همه حقوق زنان در همه ابعاد آن به صراحت دفاع كرده و بر آن تأكيد نموده است، مورد تحليل و مطالعه قرار داده است. بر حسب اين تحقيق، تحصيل علم ديني به طور مطلق و كسب علوم بشري و تجربي در مواردي مانند رفع نيازهاي زندگي فردي و اجتماعي، در نتيجه مرجعيت علمي جزء حقوق مسلم اجتماعي زنان به شمار مي رود. همچنين كار و شغل و تأسيس يا همكاري با مؤسسات خيريه در ابعاد مختلف كه از ارزش معنوي و اثر تربيتي بالايي برخوردار بوده و موجب احساس شخصيت، استقلال و اعتماد به نفس بالا در فرد مي شود، با رعايت اقتضائات روحي و رواني و الزامات مهم آن در جامعه، از حقوق اجتماعيِ ديگرِ آنان مي باشد. مشاركت سياسي زنان براي ايفاي نقش درسرنوشت حيات سياسي جامعه كه برخي از مصاديق آن مانند بيعت، هجرت و جهاد در قرآن كريم آمده است، نيز جزء حقوق و تكاليف سياسي آنان محسوب مي گردد. گرچه دليل روشني بر نفي حق مديريت سياسي زن به معناي حكومت و رهبري جامعه وجود ندارد، اما با استناد به برخي از آيات مانند امر به معروف و نهي از منكر و زمامداري ملكه بلقيس در شهر سبأ به دلايل اشكالات متعدد، نيز نمي توان آن را اثبات نمود كه در اينصورت بايد از طريق اصول عمليه مشكل را حل كرد.