همدماي جذب سطحي مس در يك خاك آهكي تيمار شده با بهسازهاي مختلف آلي و غير آلي

Sorption isotherm of copper in a treated calcareous soil with various organic and inorganic amendments

تحقيق حاضر تلاش دارد به بررسي تأثير بهسازهاي آلي و غير آلي بر جذب مس در يك خاك آهكي غيرآلوده بپردازد. بدين منظور، خاك غير آلوده به صورت جداگانه با بهسازهاي آلي (كمپوست زباله شهري، بيوچار توليد شده از سبوس برنج (در دماهاي 300 و 600 درجه سلسيوس)) و غير آلي (خاكستر بادي زغال سنگ، آهن عنصري، و منگنز عنصري) در سطوح 2 و 5 درصد به مدت 90 روز در دماي 25 درجه سلسيوس تيمار شده و در نهايت آزمايش­هاي همدماي جذب مس بر روي نمونه هاي ذكر شده انجام گرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه بيشترين اثر بر جذب مس را به ترتيب جاذب هاي آهن صفر ظرفيتي، بيوچار 600، خاكستر بادي زغال سنگ، كمپوست زباله، منگنز صفر ظرفيتي، و بيوچار 300 درجه داشتند. در بين معادلات جذب، معادلات خطي فروندليچ و لانگمير پيش بيني خوبي از جذب مس نشان دادند. به طور كلي به نظر مي رسد همه بهسازهاي ذكر شده سبب افزايش جذب مس در خاك شده اند كه در بين آنها آهن صفر ظرفيتي بيشترين اثر را دارا مي باشد كه مي توان در خاكهاي آلوده به مس جهت تثبيت مس استفاده و پيشنهاد نمود.

A laboratory experiment was conducted to determine the benefits of some soil organic and inorganic amendments on copper (Cu) sorption capacity in non-polluted calcareous soil. The non-polluted soil was separately incubated with organic [municipal solid waste compost (MSWC), rice husk biochars prepared at 300°C (B300) and 600°C (B600)] and inorganic amendments (coal fly ash, CFA), zero valent iron (Fe0), and zero valent manganese (Mn0) at 2% and 5% (W/W) for 90 days at 25°C. After incubation, sorption isotherms of Cu were determined using batch experiments. The increase of Cu sorption in the soils with different amendments followed the sequence Fe0   B600  CFA   MSWC   Mn0 B300. Among the sorption isotherms, the linear forms of Freundlich and Langmuire yielded good prediction of Cu sorption. Generally, all amendments improved and increased Cu sorption rate. Given that, Fe0 treatment had the highest impact on increasing Cu sorption capacityand can be recommended for the stabiliziation of Cu in polluted soils.