شماره ركورد كنفرانس :
3763
عنوان مقاله :
نقش روان شناختي و هيجان در مبتلايان به وسواس فكري
پديدآورندگان :
بدخشان فاطمه كارشناسي ارشد رشته روان شناسي باليني، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن
تعداد صفحه :
8
كليدواژه :
عصبي روانشناختي , اختلال , شخصيت وسواس
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي پيشرفت دانش در علوم و فناوري
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
وسواس، اختلالي نسبتاً شايع است كه به صورت وسواس هاي فكري يا وسواس هاي عملي يا آميزه اي از اين دو ظاهر مي شود. در عين حال كه اختلال وسواس در چندين قالبِ مختلف جلوه گر مي شود، اما نشانه هاي آن مي توانند براي هر كس منحصر به فرد باشند. افكار وسواسي، افكاري تكرارشونده و مزاحم اند كه بدون رضايت فرد به ذهنش راه مي يابند و از آن جا كه با فرديت او در تضادند، او را شگفت زده و سراسيمه مي كنند. تفاوت اين افكار با افكاري كه به ذهن افراد سالم مي رسد، در شيوه ي پاسخ به اين افكار است. افراد سالم چندان خود را به انديشيدن درباره ي اين تفكرات مقيد نمي كنند در حالي كه افراد مبتلا به وسواس با دقت در كم و كيف آن ها مي انديشند و درباره ي احتمال خطري كه با اين افكار همراه است، اغراق مي كنند. براي مقابله با احساس اضطراب و سراسيمگيِ ناشي از اين افكار، غالباً مبتلايان براي خنثي سازي آن ها به اعمالي تكرارشونده دست مي زنند كه به افكار «آيين مند تكراري» معروف اند. اين رفتارها خود به موضوعي ديگر براي اضطراب مبتلايان تبديل مي شوند. در رويكرد شناختي- رفتاري سعي بر اين است كه خطاهاي شناختي بيمار با كمك خود او شناخته و اصلاح يا برطرف شود. براي اين كار، درمانگر از مقياس ها و مصاحبه هايي استفاده مي كند تا نشانه هاي وسواس، شرايط محيطي اي كه وسواس در آن به ذهن درمان جو خطور مي كند، اعمالي كه او براي خنثي كردن اين افكار انجام مي دهد. و خطاهاي شناختيِ مراجع را بشناسد و به درمان جو كمك كند تا خود را در برابر اين افكارِ مزاحم مقاوم كند. در اين مسير، تكاليفي نيز براي درمان جو تعيين مي شود
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت