شماره ركورد كنفرانس :
3772
عنوان مقاله :
مقايسه تحليلي مشروعيت يا عدم مشروعيت اجبار براي تغيير دين در اسلام و مسيحيت
پديدآورندگان :
كاشاني محمد mskashani@chmail.ir حوزه علميه قم
تعداد صفحه :
21
كليدواژه :
اسلام , مسيحيت , تغيير دين , اجبار ديني
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي مطالعات تطبيقي اسلام و مسيحيت
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
اسلام ، مسيحيت ، تبديل ديني ، اجبار ديني در نگرش اسلامي اجبار هيچ جايگاهي در تبليغ ديني ندارد قران ميفرمايد لا اكراه في الدين و لذا قران به پيامبر اسلام گوشزد ميكند تنها وظيفه اش رساندن پيام اسلام است ( و ما علي الرسول الي البلاغ) و پيامبر نميتواند و نبايد ديگران را مجبور كند و اگر انها نپذيرفتند پيامبر وكيل و نگهبان آنها نيست و نميتواند آنها را وادار به چيزي كند و بنا به دستور قران بايد معاندان را با عقائد باطلشان رها كند (ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ ) و در مقابل خداوند انسان ها را تشويق به شنيدن سخنان مختلف و تبعيت از بهترين آنها ميكند و اين در حالي است كه خدا خود قادر است همه را تكوينا به گونه اي بيافريند كه خدا پرست و مومن باشند و يا ميتواند نشانه اي از آسمان بفرستد تا همه در برابرش خاضع شوند ولي مصلحت الهي بر اين تحقق يافته كه انسانها اختيار داشته باشند و خود راه را انتخاب كنند. و سيره پيامبر اسلام نيز همين بوده و كسي را وادار به پذيرش اسلام نكرد . البته در برخي از مواقع پيامبر از كساني كه حكمشان قتل است اگر اسلام بياورند از اين حكم در ميگذرد . و اين به معناي تخفيف در حكم است و نه انتخاب بين اسلام و مرگ. مساله تغيير دين يكي از دغدغه هاي هميشگي اديان بوده و هست . اديان همواره اين دغدغه را داشتند كه پيروان بيشتري را جذب كنند . ولي همواره اين سوال مطرح بوده كه چگونه ؟ چگونه ميتوان سايرين را ترغيب به پذيرش يك دين كرد؟ آيا صرفا ميبايست با انجام فعاليت هاي تبليغي سايرين را به پذيرش يك دين ترغيب نمود و يا ميتوان از عنصر اجبار نيز براي تبديل ديني ناپيروان نيز بهره جست الهي دانان مسلمان و مسيحي در اين زمينه ديدگاه هاي متفاوتي دارند در مسيحيت 4 ديدگاه در اين زمينه وجود دارد برخي مانند آگوستين و گراتيان معتقدند گرچه بهتر است مردم با تبليغ مسيحي شوند ولي اگر اين اتفاق نيفتاد مي‏بايست با اجبار آنها را به مسيحيت واداشت زيرا اگر فرزندي با نصيحت به راه نيامد با تنبيه بايست وي را به راه آورد. برخي مانند توماس اكوئيناس معتقد است در ابتدا نميتوان كسي را با اجبار مسيحي كرد ولي اگر كسي و لو با اجبار مسيحيت را پذيرفت ديگر نميتواند ان را انكار كند و كليسا بايد كساني كه يك بار ايمان مسيحي را پذيرفتند و لو با زور شمشير به حفظ ايمان مجبور سازد و سومين ديدگاه نيز با هر گونه اجبار براي پذيرش مسيحيت مخالف است ولي معتقد است اگر آنها از پذيرش مبلغان مسيحي سرباز ميزنند ميتوان ايشان را مجبور به پذيرش مبلغان مسيحي نمود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت