مقايسه تحليلي‌مفهوم فقر بين متون ديني اسلام و مسيحيت

پديده شوم فقر در هيچ مرتبه‌اي از آن خوشايند نيست و فقير بودن به عقيده بسياري از كساني كه دچار آن هستند و غالب كساني كه گرفتار آن نيستند چيز ناخوشايندي است. اما به‌نظر مي‌رسد كه در برخي اديان و مكاتب اين پديده نه تنها خوشايند نيست بلكه از آن براي رسيدن به درجات بالاي معنوي بهره مي‌برند. هدف از اين مقاله مقايسه تحليلي فقر در متون ديني مقدس مسيحيت و اسلام است. اين نوشتار علمي_ ترويجي است و با استفاده از روش توصيفي_ كتابخانه‌اي گردآوري شده و ضمن تبيين مفهوم فقر، ميزان توجه اين دو دين را نسبت به اين پديده بررسي مي‌كند و دستاورد تحقيق نشان مي‌دهد با آن كه به نظر مي‌رسد فقر در مسيحيت يك نوع فضيلت است و پيروان حضرت مسيح (ع) تمايل به داشتن يك زندگي كاملا روحاني مجزاي از جامعه مادي كه هدف آن رسيدن به درجات بالاي تقوا از طريق تعهد به نذر و عهد فقر و عفت و اطاعت دارند اما در اسلام فقر به عنوان يك عامل منفي در زندگي معرفي مي‌شود كه حتي مي‌تواند اعتقادات و افكار ديني ايمان‌داران را سست كند و آنها را از دايره دينداري خارج نمايد.