بررسي ابعاد اجتماعي و فرهنگي در روستا وتاثير آن بر توسعه پايدار (نمونه موردي روستا ارمبويه)

در آغاز سده بيست و يكم هستيم قرني كه در آن بايستي خرد، انديشه و هنر كه در واقع بازتاب اسرار روح و انديشه آدمي است، به صورت عشق و دوستي كه نماد بلوغ فكري انسان اين قرن است، در قالب فرهنگ ملت ها و جوامع به سوي توسعه‌اي پايدار پيش رود. توسعه در تمامي ابعاد اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي به چگونگي تفكر انسان كه ريشه در باورها، انديشه ها، رفتارها، و در يك كلام فرهنگ دارد مرتبط است. فرهنگ، اجتماع و جوامع را از هم متمايز مي‌سازد و با توجه به نقش ارزنده آن در توسعه پايدار براي دستيابي به اهداف پايدار نيازمند شناخت فرهنگ و رفتارهاي برآمده از آن در زندگي هستيم. اين مقاله با هدف بررسي نقش فرهنگ بر رفتارهاي اجتماعي در رسيدن به پايداري تدوين شده است. در اين پژوهش ابتدا به تعريف جامعي از توسعه پايدار مي‌پردازيم و سپس بر مبناي تعاريف ارائه شده از فرهنگ نقش آنرا در ايجاد پايداري بررسي كرده سپس رفتارهاي اجتماعي را به عنوان زيرشاخه‌اي از ابعاد مختلف فرهنگي مورد واكاوي قرار مي‌دهيم و در مرحله بعد به مطالعه ابعاد فرهنگي -اجتماعي محدوده مورد نظر مي‌پردازيم و پس از شناسايي مسائل و مشكلات فرهنگي-اجتماعي موجود راه كارهاي مناسب جهت رفع آنها ارائه مي‌گردد، همچنين سياستهاي اجرايي براي راه كارهاي ارائه شده پيشنهاد خواهد شد.