اقبال ، رشد فكري و نزاع قلمي

در دنياي كنوني رشد فكري اقبال در نهضت احياي اسلامي بر كسي پوشيده نيست لذا در اين پژوهش كه به روش توصيفي و تحليلي نگاشته شده تلاش نويسندگان بر اين است كه از يك سو جنبشي كه عليه انحطاط و تنزيل سياسي ، اخلاقي و ديني مسلمانان به وجود آمد و از سوي ديگر نزاع قلمي كه ميان اقبال و حاميان تصوف وجودي ، صوفيان خانقاه نشينان سنتي ،خواستاران شعر واپس گرايي و پيروان فلسفه پوسيده ، و فرسوده اشراق يوناني در گرفت را مورد بررسي قرار دهد يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه تلاش اقبال بر اين اصل استوار بود كه دوگانگي فكري را از ميان بردارد به بيان ساده تر سعي داشت كه رابطه گسيخته حيات فكري ميان علوم و اسلام را دوباره پيوند دهد و تمدن و فرهنگ اسلامي را احياء كند همچنين اقبال فقط در فضاي تخيل صوفيانه و يا فيلسوفانه معلق نبود بلكه نگاه آينده نگر و دوربين او در تداوم تاريخ و فرهنگ اسلامي به صورت حقيقي مرد مؤمن ، يا انسان كامل يا مرد فردا پديدار گشت .