شماره ركورد كنفرانس :
3792
عنوان مقاله :
همسنجي انگارۀ گفتگوگرائي در انديشۀ اقبال و باختين بر پايۀ ديوان سروده¬هاي پارسي
پديدآورندگان :
منظمي اردشير am14noor@yahoo.com عضو هيئت علمي دانشگاه لرستان
كليدواژه :
همسنجي , گفتگوگرايي , ديگري , اقبال , باختين
عنوان كنفرانس :
دومين همايش بين المللي اقبال و دنياي ما
چكيده فارسي :
جستار پيش روي بر آن است تا از راه همسنجي(مقايسه) ميان دو انديشمند بزرگ از دو جامعه¬ي گوناگون چندان همانندي بيابد كه به كار شناخت و خوانش انديشه بيايد. اين بازخواني همسنجانه به والايش ذهن شنونده يا خواننده خواهد انجاميد، از آن رو كه بن¬مايۀ آموزه¬هاي دانشهاي انساني در حقيقت خِرَدخواني بزرگان دانش و بينش است. از اين دو يكي مصلحي است دانا و مؤمن، و ديگري منتقدي است دقيق و نظريه¬پرداز كه هر دو به يك كار نشسته¬اند. گفتگو از بازشناسي اين گفتگو مي¬توان دريافت كه هر دو منتقداند اما در دو گستره. يكي در متن باختين و ديگري درشخص اقبال . اما هر دو دوباره در انديشه در يك نقطه به يكديگر نزديك مي¬شوند: ديگري علامه اقبال به عنوان يك مصلح مي¬كوشد با هر آن كس كه هستي دارد به گفتگو بنشيند.از شئ تا شخص تا روندگي مردم را در چارچوب يك امت، بنماياند و باختين در تلاش است تا از راه پردازش روشي نوين براي فهم گفتگو، زمينه¬ي چندآوايي را در برابر ديگري هويدا سازد.
راهكار اقبال دست يازيدن به اسلام است كه در ديدگان او نماد فشرده و دربرگيرنده¬ي همه¬ي اديان به سوي فرانيروي برتر جهان(خداوند) از راه ساخت خودي و مهر مي¬باشد، و رهيافت باختين، پرده¬برداري از انديشۀ انسان از راه زبان به سوي درك حضور ديگري در نوشتارهاي ادبي به ويژه رمان به شيوه¬ي نقد است. نكته اينجاست كه هر دو انديشمند نياز به گفتگو در ميان انسانها را نيك دريافته¬اند اما هر يك به شيوۀخويش. شناخت راهبرد اين دو مي¬تواند در بازخواني انديشۀ انسان در كنار كاهندگي لغزش هاي ذهن، جامعۀ بشري را گامي به پيش برد. اين پژوهش بر آن است تا با روش توصيفي-تحليلي ده تشابه از ميان تشابهات فراوان دو انديشمند را بازبيني نمايد.