شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
بررسي مفاهيم انسانشناسي زبان در داستان «ركسانا»
پديدآورندگان :
اسماعيلزاده الهام esmailzadeh_elham@yahoo.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز , پاشايي فخري كامران esmailzadeh_elham@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز ـ ايران , عادل زاده پروانه استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز ـ ايران
كليدواژه :
اصطلاحات خويشاوندي , انسانشناسي , ركسانا , زبانشناسي , كلمات تابو , لهجههاي اجتماعي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
زبان سيستم مرتب و منظمي است كه در هر شرايطي ميتوان از آن بهره برد و انسان را قادر ميسازد تا علاقهها، عقايد و ادراكش را با نشانهها توجيه كند. زبان در جامعه داراي كاركردهاي متفاوتي است كه اين كاركردها بستگي به نوع جامعه دارد.
همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه بزرگ و جديدي به نام «انسانشناسي زبان» كه از انسانشناسي، زبانشناسي توصيفي و زبانشناسي تاريخي سرچشمه گرفته مورد بررسي قرار ميگيرد.
مؤدبپور يكي از نويسندگان معاصر ادب پارسي است كه به محاورهنويسي و عامهپسندنويسي روي آورده است. آنچه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده بررسي آن دسته از مقولاتي است كه در حوزه انسانشناسي زبان قرار ميگيرد و مؤدبپور در نگارش داستان «ركسانا» از آنها بهره گرفته است.
براي گردآوري اطلاعات اين پژوهش با مداقه در نزديك به بيست منبع معتبر، نگرشهاي انسانشناسي زبان مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است. پژوهش حاضر بيانگر آن است كه: به سبب لحن محاورهاي مؤدبپور در ديالوگنويسي در نگارش اين داستان از لهجههاي اجتماعي استفاده نشده است. همچنين به سبب غيررسمي بودن مكالمات، جملات داستان كوتاه و ناقصند و از صفات و قيود و ضماير فاعلي به ندرت استفاده شده است.