بررسي انديشه هاي فمنيستي رمان «عادت مي كنيم»

نقد فمنيستي با تكيه بر آثاري كه در رابطه با حقوق زنان، برابري مرد و زن و مسايل مكرر زنان در اجتماع نگاشته شده است، به بررسي مفاهيم مختلف فمنيستي مي‌پردازد. داستان يكي از بهترين قالب-هاي رساندن پيام‌هاي هر مكتب فكري به جهان بيرون است، بنابراين نويسندگان با گرايش‌هاي فمنيستي سعي كرده اند به زباني نمادين و حتي مستقيم در آثار خود به طرح مشكلات زنان بپردازند. زويا پيرزاد از جمله زنان نويسنده اي است كه به خوبي مسايل مربوط به زنان را در لابه لاي داستانهاي كوتاه و رمان‌هاي خود انعكاس داده است. وي در رمان «عادت مي كنيم» به طرح زندگي زنان و بازنمايي مشكلات آنها در مواجهه با اجتماع، خانواده، مرد و فرزندان مي‌پردازد؛ از اين رو، اين نوشتار با شيوه‌ ي توصيفي- تحليلي به بررسي ويژگي هاي فمنيستي در رمان عادت مي كنيم مي‌پردازد و در خلال آن با تعريف نقد فمنيستي، ديدگاه هاي فمنيستي را از رمان استخراج كرده و با دسته بندي آنها و ارائه شاهد مثال ها به بررسي آنها مي پردازد. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه بعضي از ويژگي هاي فمنيستي از جمله مردسالاري، مشكلات اجتماعي زنان، عشق و ايستادن در برابر هنجارهاي جامعه بيشترين نمود را دارند.