شخصيت زن و مشكلات زندگي زنان در كتاب از شيطان آموخت و سوزاند فرخنده آقايي

رمان از« شيطان آموخت و سوزاند» اثر فرخنده آقايي از نويسندگان دهه شصت است. در اين اثر شخصيت اصلي زن است و نويسنده از خلال وقايع روزمرۀ زندگي اين زن موقعيت اجتماعي زني ايراني ويژگي هاي روحي و مشكلات عمدۀ زندگي زنان را نشان داده‌است. در اين مقاله تلاش شده‌است نمود مسائل اساسي اي كه بر كيفيت زندگي زن مؤثر است، يا مشكلاتي كه بيشتر زنان را تحت تأثير قرار مي-دهد بررسي شود و نظر نويسنده دربارۀ هريك از آن‌ها با توجه به متن اثر تحليل شود و نشان داده شده‌است كه طلاق به عنوان برجسته‌ترين مشكل زنان در اين كتاب مورد توجه بوده‌است و دغدغۀ هاي اصلي زنان نيز شامل تحصيلات، كار و يا تلاش براي به‌دست آوردن وام است. شخصيت زن داستان از سويي اميدوار و تلاش گر است و از سوي ديگر در موقعيت اجتماعي مناسبي قرار نمي گيرد و گرفتار مشكلاتي چون بيكاري، بي سرپناهي و بي احترامي مي شود. بر اين اساس جايگاه وي از حيث ميزان برخورداري از نيازها در هرم مازلو بررسي شده‌است و نشان داده شده كه نويسنده با وجود بيان همه مشكلات اثر را به سوي پيام اميدواري سوق داده‌است.