شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
هنجارگريزي در داستان روز و شب محمود دولتآبادي
پديدآورندگان :
جابري سيدناصر nazaninsmail@gmail.ir استاديار دانشگاه خليج فارس , ذاكري اسماعيل دانشگاه خليج فارس
كليدواژه :
فرماليست , برجستهسازي , هنجارگريزي , روز و شب يوسف دولتآبادي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
يكي از مكاتب نقد آثار ادبي كه زادۀ علم زبانشناسي است، مكتب فرماليست است. اين مكتب ادبي به فرم و شكل اثر توجه دارد. «جفريليچ» زبانشناس انگليسي و پيرو اين مكتب معتقد است خالق اثر هنري و ادبي، زبان خودكار اثر خود را با هنجارگريزي و قاعدهافزايي برجسته ميكند. اين هنجارگريزي ميتواند با هشت شكل، خود را نمايان سازد ازجمله: قاعدهكاهي واژگاني، سبكي، معنايي، نحوي، زماني، گويشي، آوايي و نوشتاري. در اين پژوهش، داستان «روز و شب يوسف» از نويسندۀ صاحب سبك معاصر«محمود دولت آبادي»بر اساس مباني نظري ليچ بررسي ميشود تا بدين طريق ميزان، چگونگي و هدف نويسنده از اين هنجارشكنيها مشخص گردد. براي رسيدن به جواب اين پرسش با بررسي دادهها، انواع هنجارگريزي در اين داستان مشخص ميشود. نتيجة اين پژوهش بيانگر آن است كه دولتآبادي از ميان گونههاي قاعدهكاهي، از هنجارگريزي نحوي و معنايي بيشتر استفاده كردهاست. هدف بهرهجويي وي از اين دو گونه هنجارگريزي؛ ايجاد سرعت در خوانش و سرعت در انتقال معنا است. بهرهگيري او از هنجارگريزي معنايي؛ به ويژه در تشبيهات نو و كاربرد چندين كنايه براي يك مفهوم، قابل توجه است. استفاده از شخصيتهاي نمادين در داستان، براي بازگو كردن ويژگيهاي جامعۀ انسانهاي متوسط سالهاي پنجاه شمسي كشورمان ميباشد.