شماره ركورد كنفرانس :
3800
عنوان مقاله :
رابطه دولت و جامعه مدني در ايران پس از انقلاب اسلامي
پديدآورندگان :
داوودي علي اصغر .ndavoudi@gmail.com عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد , مهدي پور مليحه malihemahdipour@gmail.com دانشجوي دكتري علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نيشابور , حاجي وثوق نداسادات neda.vosough@yahoo.com دانشجوي دكتري علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز
كليدواژه :
دولت , جامعه مدني , پلوراليسم , پوپوليسم , توتاليتاريسم
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي همايش دولت پژوهي، واكاوي نظري، كاربردي و آسيب شناختي
چكيده فارسي :
از قرن هجدهم ميلادي كه عرصه دولتي از عرصه عمومي جدا شد، ارتباط بين اين دو حوزه همواره مورد كاوشهاي نظري انديشمندان سياسي و اجتماعي قرار داشته است. فلاسفه سياسي بيشتر از منظر هنجاري به اين رابطه نگريستهاند و جامعهشناسان سياسي از منظر علمي آن را مورد بررسي قرار دادهاند. جامعهشناسان سياسي مدلهاي مختلفي از ارتباط ميان اين دو عرصه ارائه نمودهاند. در اين ميان، ويليام كورن هاوزر جامعهشناس آمريكايي، چهار الگوي سنتي، پوپوليستي، توتاليتر و كثرتگرا را براي تبيين رابطه دولت و جامعه مدني عرضه كرده است. از آنجا كه پرداختن به مناسبات دولت و جامعه مدني از ارزش نظري و كاربردي فراواني برخوردار است، مقاله حاضر در پي آن است كه چنين مناسباتي را در ايران پس از انقلاب 1357 مورد كاوش و بررسي قرار دهد. با در نظر داشت مدل نظري كورن هاوزر، بدنبال آن هستيم تا رابطه دولت و جامعه مدني در ايران پس از انقلاب را با توجه به توانمندي دولت، قبض و بسط جامعه مدني و نيز ميزان گرايش سياست به تودهاي شدن، مورد بحث و بررسي قرار دهيم. از اين رو، پرسش اصلي اين مقاله عبارتست از اينكه مدل ارتباطي دولت و جامعه مدني در ايران پس از انقلاب 1357 به چه شكل بوده است؟ فرض ما اين است كه ارتباط دولت و جامعه مدني پس از انقلاب تابع الگوي ثابتي نبوده و بسته به شرايط و مقتضيات تغيير كرده است؛ در حالي كه در سالهاي نخست پس از پيروزي انقلاب مدل پوپوليستي حاكم شد، به تدريج در دهه 1360 به سمت مدل توتاليتر سوق يافت، اما با تحولات سالهاي دهه 1370 و ظهور جنبش اصلاحات، اين مدل شكلي متكثرانه به خود گرفت ولي در دهه 1380 مجددا به الگوي پوپوليستي سالهاي نخست پس از انقلاب برگشت نمود. تبعا شناخت مباني تئوريك و چند و چون مناسبات دولت و جامعه مدني در مقطع پس از انقلاب، از يكسو به سياستمداران كمك ميكند به شكلي واقع بينانه خطمشيگذاري نمايند و از سوي ديگر، به فعالان جامعه مدني كمك ميكند تا به شكلي منطقي و واقعبينانه مطالبات خود را طرح و در راستاي تحقق آنها هوشمندانه عمل نمايند.