مباني مشروعيت دولت از ديدگاه شهيد مطهري

پس از تكامل جوامع و پيدايش قدرت برتر مركزي در جامعه كه افراد ملزم به پيروي از آن شدند تا به حال كه اين قدرت فائقه در قالب دولت خود را نشان مي دهد، تحولات بسياري روي داده است. اما سوال مشترك در تمامي اين زمان ها چرايي الزام مردم جامعه به پيروي و اطاعت از اين قدرت برتر يعني حكومت است. اين بحث در علوم سياسي با عنوان مشروعيت دولت و در حقوق اساسي با عنوان منشا حاكميت مطرح مي شود. در اين باب نظريات فراوان و متفاوتي از انديشمندان يونان و ايران باستان گرفته تا انديشمندان معاصر وجود دارد. از آنجايي كه اسلام مدعي است تمامي نياز هاي فردي و جمعي بشر را در نظر گرفته است، اين تحقيق بيان كننده نگرشي از اسلام به اين چرايي اطاعت از حكومت در تحولات انديشه اي مدرن و انديشه هاي حاكم بر دنياي اسلام را در صدد طرح و بحث مي باشد. بدين منظور براي تبيين نگاه اسلام در اين بحران و طوفان انديشه ها در قرن بيست ويكم رويكرد شهيد مطهري را براي بررسي برگزيده ايم. از نظر شهيد مطهري نقطه مشترك انسان، جامعه و حكومت، خداوند است. طبق اين ديدگاه مشروعيت دولت، يك مشروعيت الهي است كه نقش مردم در اجرايي كردن اين مشروعيت الهي مي باشد. كه اين تئوري نظر شهيد مطهري با نظر قانون اساسي جمهوري اسلامي در مورد مشروعيت الهي حكومت در ايران بيشتر همسويي دارد.