شماره ركورد كنفرانس :
3800
عنوان مقاله :
دولت از نگاه نظريه انتقادي و نظريه سازه انگاري
پديدآورندگان :
ميركوشش امير هوشنگ ammirkooshesh@gmail.com دكتراي روابط بين الملل و عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد واحد شاهرود , خدا دوست جبار j.khdzg@gmail.com دانشجوي دكتراي روابط بين الملل دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
نظريه انتقادي , نظريه سازه انگاري , هويت , منافع , واقعيت سياسي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي همايش دولت پژوهي، واكاوي نظري، كاربردي و آسيب شناختي
چكيده فارسي :
دولت به عنوان يكي از مهم ترين مفاهيم روابط بين الملل، تغيير و تحولات مهمي را به خود ديده و هر يك از نظريه ها نيز نگاه خاص خود را از نظرماهيت، حوزه، دامنه فعاليت و قدرت آن ارائه مي كنند. مفهوم دولت روي هم رفته مفهومي باز و قابل تفسير بسيار است. برخي اجزاء اين مفهوم توصيفي هستند و از اين رو مي توان آن را به عنوان ابزار تحليل به كار برد. با اين حال مفهوم دولت مفهومي منفعل نيست بلكه بيش از هر چيز ديگر اساس واقعيت سياسي را تشكيل مي دهد. نظريه هاي انتقادي معتقدند دولت ها در طول تاريخ تغيير و تحول پيدا مي كنند و اين بر خلاف خردگرايي است كه دولت ها را داراي منافع مسلم و از پيش تعيين شده مي داند كه در روابط بين الملل فقط به دنبال تامين منافعشان هستند. نظريه هاي انتقادي برچگونگي شكل گيري هويت و منافع دولت تاكيد مي كنند. از منظر سازه انگاري هر دولت ممكن است هويت هاي چند گانه اي داشته باشد. هويت ملي دولت ها تا حد زيادي در رابطه با ديگر ملت ها و دولت ها تشكيل مي شود و وابسته به شرايط تاريخي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي تغييرپذير است. هويت دولت ها، منافع آنها را شكل مي دهد و منافع سرچشمه اقدام ها و به وجود آورنده كنش ها مي باشند. بنابراين فهم چگونگي تحول منافع دولت ها براي درك صحيح پديده هاي بين المللي امري حياتي است. هدف پژوهش حاضر برآنست تا نگاه دو نظريه انتقادي و سازه انگاري نسبت به دولت را مورد بررسي قرار دهد.