شماره ركورد كنفرانس :
3803
عنوان مقاله :
طراحي وتبيين مدل چابكي سازماني صنعت حمل ونقل دريايي ايران جهت دستيابي به كلاس (تراز) جهاني سازمان ها ؛ با بهره گيري از مدل يابي معادلات ساختاري
پديدآورندگان :
ثابتي محمد msabeti42@gmail.com دكتراي مديريت صنعتي ، مدير مالي بنادر و دريانوردي استان خوزستان ، مجتمع بندري امام خميني (ره)؛ , فارسيجاني حسن دانشيار دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه شهيد بهشتي , كسايي مسعود استاديار دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
چابكي سازماني صنعت حمل و نقل دريايي ايران , چابكي عوامل سازماني , چابكي منابع انساني , چابكي زنجيره حمل و نقل , تحليل عاملي تاييدي , مدل يابي ساختاري–تفسيري.
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره بين المللي مديريت كلاس جهاني در ايران
چكيده فارسي :
هدف اصلي اين پژوهش طراحي و تبيين مدل چابكي سازماني صنعت حمل و نقل دريايي ايران به منظور دستيابي به كلاس جهاني سازمان ها است. چارچوب مفهومي اوليه پژوهش، با بررسي و استفاده از نظريات و
مدل هاي محققين چابكي سازماني پيشين و همچنين نيازمنديها و الزامات ساختار كسب وكار صنعت حمل و نقل دريايي ايران طراحي و تدوين شد. در اين چارچوب مفهومي، هفده متغير(مولفه) چابكي سازماني شناسايي وتحت عنوان چهار بعد اصلي يعني:چابكي منابع انساني – چابكي تكنولوژي– چابكي عوامل سازماني و نهايتا بعد چابكي زنجيره حمل و نقل دريايي طبقه بندي شدند.. در اين تحقيق، براي جمع آوري داده هاي مورد نياز، از پرسشنامه استفاده شده است و جامعه آماري تحقيق كارشناسان و مديران سازمانهاي صنعت حمل ونقل دريايي ايران در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه براساس نظريات انديشمندان تحليل معادلات ساختاري به ازاء هر مولفه، هفده آزمودني و در مجموع ۲۵۵آزمودني محاسبه گرديد. چارچوب مفهومي اوليه ،با استفاده از روش تحليل عاملي تاييدي مورد آزمون قرارگرفت . در نهايت با استفاده از متدلوژي مدل سازي تفسيري –ساختاري (ISM)روابط بين ابعاد چابكي سازماني بنادر مورد مطالعه تعيين و به صورت يكپارچه مورد تحليل قرار گرفت. تحليل عاملي تاييدي و شاخص هاي آن، نشان داد ند كه مولفه هاي هفده گانه، همبستگي خوبي با چهاربعد اصلي و نهايتا چابكي صنعت حمل و نقل دريايي ايران دارند. بنابراين، مناسب بودن برازش مدل براي جامعه مورد مطالعه را تاييد نمودند در نهايت با استفاده از متدلوژي مدل سازي تفسيري –ساختاري (ISM)روابط بين مولفه ها مورد بررسي قرار گرفت؛ نتايج حاصله از بهره گيري اين روش ، ضمن اولويت بندي مولفه هاي مدل، آنها را به نه سطح طبقه بندي نمود. بر اين اساس، ابعادي كه در سطوح اول قرار ميگيرند، نتيجه يا اثر سطوح بعدي هستند. اين شيوه، علاوه بر ارايه مدل به تفكيك اولويت عوامل، در مرحله اجراي مدل به سازمانها در دستيابي به چابكي و مالا كلاس جهاني سازمان ها ، كمك ميكند