جنگ نرم و پدافند غيرعامل درفضاي سايبري

در سالهاي اخير به دليل تحولات شگرف درفناوري اطلاعات، تعاريف و تعابير جديدي وارد ادبيات سياسي جهان شده است. يكي ازمهمترين اين تعابير، جنگ نرم است كه نوعي دگرگوني بدون خونريزي يا براندازي بد ونخشونت است كه درقرون گذشته به اينصورت وجود نداشته است. جنگ نرم، هجوم همه جانبة دشمن در حوزههاي مختلف فرهنگي، سياسي، اجتماعي واقتصادي است كه نتيجه آن دريك نظام سياسي استحال هوجايگزيني هويتهاي جديد است. در جنگ نرم، مهاجم بابهرهگيري از ابزارهاي مناسب كه درحال حاضر رسانهها هستند اراد ه خود رابري كملت تحميل وآن كشور را در ابعاد گوناگون و باروشهاي نرمافراز ان هاشغالميكند. دراينصورت، مهاجم بدون اشغال نظامي، انديشه وعزم واراده يك ملت را ازطريق جنگ رسانهاي بهاشغال درميآورد وخواست خودرابد ونكاربرد زور محقق ميسازد؛ ازاينرو، سلطهواشغالدرجنگ نرم همه جانبهاستچراكهبرافكار، باورها ورفتارها يكشور مقصد تأثير ميگذارد. فضاي سايبر Cyber فضايي استمجازي كهبه واسطه ابزاري غيرفيزيكي كاركردي دوگانه دارد: هم باعث ارتقا سطح فكري وهم باعث تشويش اذهان عمومي وشستوشوي مغزي ميشود. ما تهديداتي در دو حوزه سخت ونرم داريم كه تلاش ميشود بامجموعه ايازسياستها واقدامات غيرنظاميبه مقابله با انهابپردازيم تاكاهش اسيب پذيري و افزايش پايداري حاصل شود. تاكنون رويكرد غالب در مطالعات وپژوهشهاي پدافندغيرعامل، عمدتاً تهديد اتسخت مانند حمله نظامي، اقدامات تروريستي و...بوده است و ازاين رو انچه بيشتر به عنوان مولفه موردتهديدمطرح ميشدهاست، فضايانسانساخت ومراكز وتأسيسات حياتي، حساس ومهميبوده استكه وظيفه خدماترسانيبه جامع هرابرعهده داشته است.سؤالات اصلي دراين مقاله آن است كه نقش رسانه درجنگ نرم چيست پاسخ )فرضيه( اوليه آن استكه درشرايط فعلي، امكان موفقيت جنگ نرم بدون رسانه امكان ندارد. وتلاش اصلي اين مقاله اين است كه بررسي وتبيين جايگاه جنگنرمدرفضايسايبروتهديدهاي ناشي از آن بپردازد و نقشوجايگاه پدافند غيرعامل رادراين زمين همورد واكاوي قراردهد.