بررسي كيفيت شوري آب زيرزميني در دشت ورامين با استفاده از تجزيه وتحليل زمين آماري

در كشاورزي به ساختار ميكروبيولوژي آب چندان توجهي نميشود اما از نظر املاح معدني و مواد مضر اين پارامتر بايد در حد استاندارد باشد تا ضمن آبياري زمين، باعث تغيير ساختمان شيميايي خاك و نيز مانع رشد گياه نشود. از طرفي كيفيت آب آبياري با مقادير كل املاح و انواع نمك موجود در آب تعيين ميشود و خطر شوري نيز به صورت هدايت الكتريكي ) (Ecآب اندازهگيري ميشود و با افزايش مقدار نمك، Ecافزايش مييابد، و نيز هر قدر ميزان املاح افزايش يابد ميزان هدايت الكتريكي نيز افزايش خواهد يافت. نمكهاي محلول در آب، بر رشد گياهان اثر ميگذارند و خصوصيات خاك را نيز تغيير ميدهند لذا اندازهگيري آن بهمنظور كنترل كيفيت آب از اهميت زيادي برخوردار است و همچنين از اين نظر كه هدايت الكتريكي، نسبت معين و مستقيمي با TDSو مواد محلول موجود در آب دارد. روش زمينآمار با استفاده از تئوري آماري همبستگي مكاني، براي پيشبيني متغير در مكانهايي به كار گرفته ميشود كه نمونهبرداري صورت نگرفته است و ارزيابي آن غيردقيق ميباشد) .(Goovaerts,1999در زمينآمار ميتوان بين مقادير يك كميت در جامعه نمونهها و فاصله و جهت قرار گرفتن نمونهها نسبت به يكديگر ارتباط برقرار كرد. بنابراين در اين روش ابتدا به بررسي وجود يا عدم وجود ساختار مكاني بين دادهها پرداخته ميشود. تخمين زمينآماري شامل دو مرحله است: مرحله اول شناخت و مدلسازي ساختار مكاني متغير ناحيهاي است كه بهوسيله آناليز واريوگرام قابل بررسي است و مرحله دوم تخمين متغير موردنظر بهوسيله توابع زمينآماري از جمله كريجينگ (كه مقادير متغيرها را با استفاده از دادههاي موجود همان متغير تخمين ميزند مي باشد.