شماره ركورد كنفرانس :
3830
عنوان مقاله :
بررسي رابطه فرهنگ سازماني و مديريت دانش در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس
پديدآورندگان :
كشاورز محمد mkfz6878@gmail.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان ؛ , عباسي صديقه sedighe6223@gmail.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان ؛ , بخشي غلامحسن hasanbakhshi53@yahoo.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان ؛ , صانع محمدعلي sane_pe@yahoo.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد درگز؛
تعداد صفحه :
2
كليدواژه :
فرهنگ سازماني , مديريت دانش
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي كاربرد علوم ورزشي در سلامت
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
-مقدمه هدف كلي اين تحقيق بررسي رابطه فرهنگ سازماني و مديريت دانش در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس بود. داﻧﺶ ﻳﻜﻲ از ﺣﻴﺎﺗﻲﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ رﻗﺎﺑﺖﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎل ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه ﻛﻪ داﻧﺶ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻤﻜﻦ‬اﺳﺖ از ﻛﻞ داراﻳﻲ ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ. داﻧﺶ ﻣﻔﻬﻮم ﭼﻨﺪ وﺟﻬﻲ اﺳﺖ و در ﺑﺴﻴﺎري از‬ﻫﻮﻳﺖﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎ، اﺳﻨﺎد و اﻋﻀﺎي ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﺎﺳﺎزي ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﺪف از ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي داﻧﺶ در ﺳﺎزﻣﺎن، اﻃﻤﻴﻨﺎن از رﺷﺪ و ﺗﺪاوم ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ در ﺟﻬﺖ ﺣﻔﻆ داﻧﺶ ﺣﻴﺎﺗﻲ در‬ﺗﻤﺎم ﺳﻄﻮح، ﺑﻪﻛﺎرﮔﻴﺮي داﻧﺶ ﻣﻮﺟﻮد در ﺗﻤﺎم ﭼﺮﺧﻪﻫﺎ، ﺗﺮﻛﻴﺐ داﻧﺶ در ﺟﻬﺖ ﻫﻢاﻓﺰاﻳﻲ، ﻛﺴﺐ ﻣﺪاوم داﻧﺶ‬ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، توسعه داﻧﺶ ﺟﺪﻳﺪ از ﻃﺮﻳﻖ ﻳﺎدﮔﻴﺮي ﻣﺪاوم ﻛﻪ به وسيله ﺗﺠﺎرب دروﻧﻲ و داﻧﺶ ﺑﻴﺮوﻧﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲﺷﻮد اﺳﺖ. دنياي متغير امروز ايجاب مي كند كه سازمان ها براي بقا به دنبال ابزاري نوين باشند. يكي ازابزارهايي كه مي تواند سازمان ها را در تأمين اين اهداف ياري دهد مديريت دانش است. مديريت دانش فرآيندي است كه به سازمان ها كمك مي كند اطلاعات مهم را بيابند گزينش، سازماندهي و منتشر كنند و تخصصي است كه براي فعاليت هايي چون حل مشكلات، آموختن پويا و تصميم گيري ضروري است (نظري و همكاران، 1390). مديريت دانش مي تواند گستره اي از ويژگي هاي عملكرد سازماني را با قادر ساختن سازمان به «عملكرد هوشمندانه تر» بهبود بخشد. اما اين به تنهايي كافي نيست، چرا كه مديريت دانش براي آنكه قابل استفاده باشد، نيازمند هماهنگي با فرهنگ سازماني موجود مي باشد. زيرا در هر سازماني فرهنگ منحصر به فرد آن سازمان وجود دارد كه به افراد شيوه فهم و معني بخشيدن به رويدادها را نشان مي دهد. بنابراين از فرهنگ سازماني مي توان به عنوان يك اهرم قدرتمندي براي تقويت رفتار سازماني استفاده نمود. فرهنگ سازماني ضعيف مانع از آن مي شود كه افراد در تلاش براي نگاهداشت پايگاه قدرت شخصي و كارايي خويش، دانسته هاي خود را تسهيم كرده و منتشر سازند. لذا براي تسهيل مشاركت افراد و ايجاد دانش، فرهنگ سازماني حائز اهميت است. در الگوي سنتي، سازمان ها و افراد اغلب تمايلي به انتقال و تبادل دانشي كه از آن برخوردارند، ندارند زيرا به جاي اينكه به دانش به عنوان منبع سازماني نگاه كنند به دانش به منزله منبع قدرت براي منافع شخصي و ارتقاي درجه خود مي نگرند (تقوي فرد و همكاران، 1392). 2- روش شناسي با توجه به اهداف تعيين شده، تحقيق، كاربردي و روش تحقيق، از نوع توصيفي- همبستگي بود كه به شكل ميداني انجام شد. جامعه و نمونه آماري اين تحقيق، كليه كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس (126 نفر) تشكيل مي دادند. به منظور جمع آوري داده ها در اين پژوهش، از روش هاي كتابخانه اي و شيوه هاي ميداني استفاده شد. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسش نامه هاي مشخصات و اطلاعات فردي (محقق ساخته)، پرسش نامه مديريت دانش فيليپس و همكاران و پرسش نامه فرهنگ سازماني دنيسون بود. در اين تحقيق از روش هاي آمار توصيفي و آمار استنباطي براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد. جهت تجزيه ‌و تحليل داده‌ها علاوه بر استفاده از شاخص‌هاي آماري چون فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار از روش‌هاي آماري استنباطي آزمون تي تك نمونه اي، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي چندگانه، با كمك نرم افزار آماري SPSS استفاده شد. ضمنا سطح α براي تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. 3- نتايج يا يافته ها نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه فرهنگ سازماني و مديريت دانش در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس از وضعيت مطلوبي برخوردار است. همچنين بين فرهنگ سازماني و مولفه هاي آن با مديريت دانش رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. 4- بحث و نتيجه گيري نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد كه بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بدين معني كه هر چه ميزان فرهنگ سازماني درك شده افراد بالاتر باشد، ميزان مديريت دانش درك شده آنها نيز بالاتر خواهد بود. به عبارت ديگر، افزايش فرهنگ سازماني درك شده مي تواند باعث افزايش ميزان درك مديريت دانش افراد شود. نتايج به دست آمده با يافته هاي فدايي و همكاران (1396)، قادري سياه بيدي و همكاران (1395)، جعفرنژاد (1394)، وظيفه و توكلي (1394)، شوهاني و همكاران (1393)، مهاجر (1393)، سيدجوادين و همكاران (1393)، تقي فرد و همكاران (1392)، عسكريان و همكاران (1392)، جعفري (1391)، قلتاش و همكاران (1390)، نظري و همكاران (1390)، امين بيدختي و همكاران (1390)، حقيقت منفرد و هوشيار (1389)، كريستينا لينك و همكاران (2015)، چيدامباراتان و ساروپراني (2015)، كائور و همكاران (2012) و دانيش و همكاران (2012) هم سويي دارد. فرهنگ سازماني يكي از عوامل مؤثر در استقرار مديريت دانش و اساس موفقيت مديريت دانش است. لوپز (2004)، دانيش (2011)، شيخ (2011)، پاندي (2012) و حق و شاميلا (2012)، معتقدند مديريت دانش مستلزم ايجاد فرهنگ سازماني قوي است تا از آن حمايت كند. ارزش هاي حاكم بر سازمان ها مي تواند به استقرار و اجراي استراتژي هاي مديريت دانش كمك مؤثري كند. بنابراين، فرهنگ سازماني به عنوان شخصيت و شالوده اساسي سازمان نقش مؤثري در برقراري سيستم مديريت دانش دارد و براي اينكه بتوان به طور مؤثري دانش سازمان را نظم بخشيد و در كل سازمان اشاعه داد، ابتدا بايد به فرهنگ سازماني توجه كرد. 5- نتيجه گيري امروزه دانش نه تنها به عنوان منبعي براي بقاي سازمان ها ضروري است، بلكه موفقيت سازمان ها در گرو دستيابي به دانش و فهم عميق آن در تمامي سطوح است. بنابراين با قبول جايگاه دانش به عنوان عاملي مهم در تصميم گيري، سازمان ها تمايل بيشتري در پذيرش فناوري هايي دارند كه به فرآيند مديريت دانش سرعت مي بخشد. اين امر نيازمند وجود فرهنگ حمايتي و هماهنگ شده اي است كه تمام قسمت هاي مختلف سازمان را در برگيرد. بنابراين، مديران به منظور انتخاب استراتژي مناسب مديريت دانش، ملزم به شناخت فرهنگ در سازمان خود هستند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت