شماره ركورد كنفرانس :
3830
عنوان مقاله :
رابطه مديريت استرس و خودكارآمدي معلمان ورزش
پديدآورندگان :
افروزه محمد صادق afroozeh.sadegh@gmail.com استاديار دانشگاه جهرم ؛ , پورشمسي زهرا pourshamsizahra@gmail.com كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد لارستان؛
تعداد صفحه :
3
كليدواژه :
مديريت استرس , خودكارآمدي
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي كاربرد علوم ورزشي در سلامت
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
مقدمه يكي از شاخص هاي مهم هر سازمان، نيروي انساني كارآمد آن است و استرس يك تجربه عمومي در زندگي همه ي انسانهاست كه در محيط كار نيز توسط اين نيروي انساني تجريه مي شود (واركاروليس ، 2002).كـاپلان و همكـاران اسـترس را به عنوان يكي از ويژگي هـاي محـيط شـغلي كـه موجب تهديد فرد مي شود تعريف نموده انـد(ردي و آنورادا ، 2013) امـا اسـترسمعلمان، به عنوان نوع خاصـي از اسـترس شـغلي محسـوب مي‌شـود چرا كه وزارت آموزش و پرورش از سازمان‌هاي مهمي است كه نيروي انساني آن اغلب، افرادي پرتلاش و متعهدند و اگر شرايط كاري و انگيزشي آنها مساعد باشد، استعداد و مهارت خود را بيشتر در خدمت آن سازمان به كار خواهند گرفت (مهدي زاده تهراني، 1376).در اين بين معلمان تربيت بدني نيز از طريق فعاليت‌هاي جسماني و حفظ بهداشت و تندرستي دانش‌آموزان، در دستيابي به اهداف تعليم و تربيت عمومي وظيفة دشواري دارند و بايد از سطح مطلوب توانمندي‌هاي فردي و مديريتي برخوردار باشند(قيومي، 1382). براساس تئوري شناختي ـ اجتماعي بندورا معلمان ورزش با توجه به توانايي‌هاي شناختي و مهارت‌هاي مسأله‌گشايي كه براي عملكرد كارآمد ضروري است درباره خودكارآمدي خود داوري مي‌كنند. بندورا خودكارآمدي را باور يك فرد در مورد توانايي اش براي انجام كار و مقابله با تقاضاهاي محيطيتعريف كرده است. تحقيقات در زمينه تربيت‌بدني علم تمرين و علوم ورزشي نشان داده‌اند كه آگاهي درباره خودكارآمدي هم در شروع تمرين و هم در اجراي ورزش نقش مهمي ايفا مي‌كند (بندورا، 1997). در تحقيق حاضر سعي بر اين است تا ارتباط بين مديريت استرس و خودكارآمدي در رابطه با شغل معلّمين تربيت‌بدني مورد توجه قرار گيرد. 2-روششناسي اين تحقيق از منظر هدف كاربردي واز نوع توصيفي- همبستگي و به صورت ميداني اجرا شد. جامعه تحقيق را علمان ورزش شهرستان لارستان تشكيل دادند كه تعداد آنان 104 نفر بود و همگي به عنوان نمونه مورد ارزيابي قرار گرفتند. ابزار سنجش در پژوهش حاضر پرسشنامه هاي سبك هاي مقابله با استرس (فولكمن و لازاروس 1985) با پايايي 95/0 و خودكارآمدي عمومي(ريگز و نايت، 1994) با پايايي 85/ 0 بود كه پس از جمع‌آوري پرسشنامه‌ها، داده‌هاي حاصله توسط آزمون همبستگي پيرسون و آزمون تي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. 3-نتايجيايافتهها نتايج آزمون همبستگي نشان داد كه بين سبك هاي مقابله با استرس و خودكار امدي معلمان ورزش ارتباط وجود دارد. همچنين با توجه به آزمون تي بين متغير جنسيت و سبك هاي مقابله با استرسو خودكارآمدي عمومي معلمان تربيت بدني زن و مرد ارائه گرديده است. مقدار احتمال (047 /0=sig) بين متغير مستقل و متغير وابسته سبك هاي مقابله با استرسكوچكتر از 05/ 0 بوده پس با احتمال 95% وجود ارتباط مستقيم و معناداري مورد تاييد قرار مي گيرد. مقدار احتمال (369 /0=sig) بين متغير مستقل و متغير وابسته خودكارآمدري عموميبزرگ تر از 05/ 0 بوده پس با احتمال 95% وجود ارتباط مستقيم و معناداري مورد تاييد قرار نمي گيرد. 4-بحثونتيجهگيري اين يافته هاي تحقيق با يافته هاي شعباني (1390) و پاپايي (1394) همسو مي باشد. بنابراين خودكارآمدي به باورهاي فرد در مورد توانايي ها، ظرفيت استعدادها براي يادگيري و عملكرد در موقعيت هاي مختلف اشاره دارد كه از اين طريق بر عملكرد نيز اعمال كنترل مي كند. خودكارآمدي، توان سازنده اي است كه بدان وسيله، مهارتهاي شناختي، اجتماعي، عاطفي و رفتاري انسان براي تحقق اهداف مختلف، به گونه اي اثر بخش ساماندهي مي شود. 5-نتيجه گيري اين تحقيق بر لزوم آشنايي معلمان با مقابله با استرس براي بهبود عملكرد خود صحه مي گذارد
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت