بررسي رابطه بين تعهدشغلي با عملكردسازماني معلمان تربيت بدني شيراز

مقدمه نيروي انساني مهمترين ركن يك سازمان است و موفقيت و عدم¬موفقيت سازمان، ارتباط تنگاتنگي با عملكرد كاركنان آن دارد، در سال¬هاي اخير سازمان¬ها سعي¬كرده¬اند از طرق مختلفي از جمله ايجاد انگيزش در نيروي انساني، آنها را به مشاركت مفيد و سازنده در طرح¬هايي كه به وسيله سازمان رو به گسترش است وادارند آموزش و پرورش از جمله نهادهاي اصلي در گذشته، حال و آينده بشريت بوده، هست و خواهد بود. براي رويارويي با چالش¬هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، علمي و اخلاقي، بستري مناسب¬تر از نظام آموزش و پرورش نمي¬توان يافت. رشد و توسعه سازمان¬ها و افزايش نقش آنها در اجتماع، پيامدهاي اجتماعي فعاليت¬هاي سازمان¬ها و تأثيرات آن¬ها بر برخورداران مختلف اهميتي روز افزون يافته است به گونه¬اي كه عملكرداخلاقي و اجتماعي انسان¬ها بر عملكرد كلي سازمان تأثيرات بزرگي دارد. در دنياي مملو از تغييرات روزافزون در عرصة علم و دانش، چه ازلحاظ نظري و چه ازنظر كاربردي، نقش انسان آگاه و متبحر عاملي بسيار حياتي براي تداوم عمر سازمان و سازگاري با تغييرات متنوع موجود در محيط داخلي و خارجي سازمان است. از آنجايي كه منابع انساني از مهمترين سرمايه¬هاي هر سازماني به شمار مي¬روند، بررسي و شناسايي عوامل مرتبط با اين منابع، مي¬تواند بر عملكرد مؤثر باشد.هيچ سازماني نمي¬تواند موفق شود مگر اينكه اعضا و كاركنانش نسبت به آن نوعي تعهد داشته باشند. يك فرد متعهد صرفاً حضور فيزيكي در سازمان نداشته بلكه در راستاي منافع سازمان تلاش مي¬كند. تعهدسازماني معلمان يكي از موضوعات فراگير و مهم در رفتارسازماني در آموزش¬وپرورش است كه موجب افزايش بهره¬وري و اثربخشي سازماني مدارس مي¬شود. در حال به لحاظ تاثيراتي تعهدشغلي بر عملكرد سازماني معلمان دارد مانند مشاركت بيشتر دانش¬آموزان در فعاليت¬هاي جسماني ، رواني ، كاهش تنبلي و آسيب¬هاي اجتماعي بنابر اين توجه بيشتري براي انجام اين كار مي شود. 2- روش شناسي: جامعة آماري 600 نفر انجام گرفت. نمونه آماري پژوهش شامل 123 نفر معلم تربيت¬بدني زن و 112 نفر معلم تربيت بدني مرد بود كه با استفاده از فرمول شارل كوكران به صورت تصادفي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده¬ها، پرسشنامة تعهدشغلي بلاو(1989) با پايايي9/0و پرسشنامة عملكردسازماني هرسي¬و گلداسميت(2009) داراي پايايي 87/0بود. روش پژوهش از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ روش¬كار توصيفي از نوع همبستگي بود. روش آزمون پژوهش همبستگي پيرسون، رگرسيون خطي چندگانه استفاده شد. 3- نتايج يا يافته ها: .يافته¬هاي حاصل از اين پژوهش با يافته¬هاي پژوهش¬هاي اندام و همكاران(1394) كه به بررسي ارتباط بين اخلاق¬كاري، تعهدشغلي و عملكرد سازماني پرداخته بودند همسويي دارد. نظري و همكاران(1394) در پژوهشي به پيش¬بيني تعهدسازماني معلمان از طريق امنيت شغلي پرداخته بودند كه عملكرد سازماني را در زمينه امنيت شغلي مهم توصيف كردند و رابطه بين امنيت شغلي و تعهدسازماني رابطة معنادار و مستقيم بود. يافته¬هاي هاتچينسون و همكاران(2017) نشان داد كه فعاليت¬هاي سياسي بر تشديد تعهد در سازمان¬هاي ورزشي و موفقيت در عملكردسازمان منجر شود. لمبرت(2016) در پژوهشي تاكيد كرده كه حمايت¬هاي اجتماعي سازمان با تعهدشغلي رابطه معنادار و مثبت دارد كه در نهايت موفقيت سازمان را در پي خواهد داشت. هانگ¬يوما و همكاران(2010) كه به بررسي نقش تعديل كننده تعهدشغلي بر ارتباط ميان احساسات كاركنان و فرسودگي شغلي كاركنان پرداخته بودند نشان دادند كه احساسات نيروي كار تاثير مهمي بر روي فرسودگي شغلي دارد و تعهدشغلي اثر تعديل كنندگي بر روي احساسات و كاهش فرسودگي شغلي دارد و در نهايت منجر به افزايش عملكرد سازماني خواهد شد. با دقت به نتايج حاصل از تحليل همبستگي پيرسون مشاهده شد كه سطح معناداري(دو دامنه) بين تعهدشغلي و مولفه¬هاي آن و عملكردسازماني 001/0 مي¬باشد، كه وجود رابطة معناداري بين تعهدشغلي و مولفه¬هاي آن و عملكرد سازماني را تاييد مي¬نمايد. رابطه همبستگي بين تعهدشغلي و عملكردسازماني در سطح خطاي01/0 به اندازه 6/66% است كه رابطه¬ي مثبت، معنادار و قوي است، رابطه بين مولفة وابستگي حرفه¬اي و عملكرد سازماني 4/72%، بين مولفة وابستگي سازماني و عملكردسازماني 7/54%، رابطة بين مولفة پايبندي به ارزش¬هاي كاري و عملكردسازماني 2/73% و رابطه بين مولفه مشاركت شغلي و عملكردسازماني 2/72% است كه همه مولفه¬ها در سطح خطاي01/0 و اطمينان99% رابطه¬اي مثبت، معنادار و قوي دارند. همچنين رابطه بين تعهدشغلي و مولفه¬هايش در سطح خطاي1% و اطمينان99% معنادار، مثبت و قوي است. 4- بحث و نتيجه گيري: از اين يافته¬ها در همسويي با پژوهش¬هاي پيشين مي¬توان عنوان كرد كه افراد متعهد به شغل خود، سطح عملكرد شغلي بالاتري دارند و ممكن است افراد به دليل دروني شدن برخي از هنجارها و مولفه¬هاي تعهدشغلي يا پايبندي به ارزش¬هاي معنوي تلاش كنند نسبت به شغل خود در سازمان وابستگي ايجاد نمايند كه اين كار منجر به بهبود عملكرد فرد و سازمان مي¬گردد. به هر حال تعهدشغلي باعث ترغيب به انجام كار و ماندن در شغل مي¬شود و از غيبت و ترك شغل و بحران سازماني جلوگيري مي¬كند كه در نهايت عملكرد سازمان بهتر مي¬شود.