مديريت پروژه به روش ساخت وساز

عدم اجراي مطلوب پروژه هاي عمراني كشور از بعد منابع، زمان و هزينه، ارتباط بسيار موثري با رعايت يا عدم رعايت استانداردهاي مديريت در اجراي پروژه هاي مذكور دارند. به طوري كه از تحقيق انجام گرفته بر مي آيد عدم استفاده و الزام كارگاه هاي عمراني كشور به استفاده از استاندارد تاييد شده و بومي در حوزه مديريت پروژه عامل اصلي در اتلاف زمان و منايع كشور در اكثر پروژه هاي عمراني شده است. پاسخ عدم مطلوبيت اجراي پروژه هاي عمراني كشور به طور وضوحي در تحقيق پيش رو عينيت يافته است به طوري كه درصد مطلوبيت 9/62 درصد ، مابين متوسط و خوب ارزشيابي شده است و طبيعتاً در برهه زماني كه استانداردهاي معتبر جهاني وجود دارد ، عدد مذكور نمايانگر وضعيت شايسته اي نيست و ضرورت دارد كه نحوه اجاري پروژه ها به نحوي باشد كه حداثل مطلوبيت در حد خوب باشد. نقش مديريت كارگاه در شكل دهي سازمان پروژه وجهت دهي استراتژيك به فرايند هاي مديريت پروژه كاملا ماموس و تعيين كننده است وچه بسا ضعف مديريت كارگاهدر احصائ يك يا چند مورد از فرايند هاي پروژه ، موجب نقصان در روند تحصيل محصول نهايي پروژه شده است. هدف از تحقيق حاضر نقش مديريت پروژه در تعيين شاخص هاي كمي و كيفي اجراي پروژه هاي عمراني با تاكيد بر استاندارد pmbokمي باشد. اين تحقيق يك مطالعه مروري بصورت توصيفي تحليلي و با استناد به مقالات، كتب، تحقيقات پيشين و مدل هاي ارزيابي شاخص هاي كمي- كيفي مي باشد، كه پس از جمع آوري توسط نگارنده به رشته تحرير درآمد. در اين مقاله به تعاريف مديريت پروژه، شاخص هاي كيفي و كمي و ابزار پايش آنها بصورت توصيفي اشاره شد. نتايج تحقيقات پيشين نشان داده براحتي مي توان شاخص هاي اصلي مرتبط با يك پروژه را تعريف و اندازه گيري نمود ولي بايد دقت نمود كه شاخص ها بطور صحيح اندازه گيري شود.