شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
ريشههاي فكري- فلسفي طبيعتگرايي در اشعار سهراب سپهري
پديدآورندگان :
نظريبقا كاظم a.armoun@yahoo.com دانشجوي دكتراي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز , دهقان دكتر علي aaadehghan@gmail.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز , فرضي دكتر حميدرضا farzi@iaut.ac.ir استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز
كليدواژه :
طبيعتگرايي , مباني فلسفي , سهراب سپهري
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
تجربۀ زيباييشناسي طبيعت مانند عشق و دلبستگي امري فطري محسوب ميشود، از اين رو گرايش به طبيعت و انعكاس آن در آثار هنري و ادبي مسألهاي طبيعي و قابل درك است. در ناتوريسم(Natorism)، طبيعت با تمامي ابعادش دنياي هنر و ادب را در مينوردد و رد پاي حسي مشفقانه بر مبناي حقيقت را در نهاد انسان بر جاي ميگذارد.بسياري از جشن¬ها و آيين¬هاي ايراني با طبيعت گره خورده است. اين كيفيت¬ها در جنبۀ علمي طبيعت وجود ندارند. عشق به زمين توجه بيقيد و شرطي است كه از يك حس دروني نسبت به زمين نشأت مي¬گيرد. ادبيات و شعر فارسي از همان آغاز با محيط زيست و عناصر طبيعت درارتباط بوده است. طبيعتگرايي در شعر معاصر از آن جا اهميت بيشتري پيدا ميكند كه نيما يوشيج نگاه انسان معاصر ايراني را از فراسوها به زمين دعوت ميكند و طبيعت پيرامون را با طبيعت دروني در تعريفي مدرن و دگرگون شده به نمايش ميگذارد. سهراب سپهري از برجستهترين شاعران طبيعتگراي معاصر در حوزۀ شعر فارسي است. نگاه ويژه و نوگرايانۀ سپهري در عرصۀ زبان و انديشه و صور خيال و پرداخت اشتياقآميز و صادقانۀ او به مضمون طبيعت، شعر او را در معرض اهميت دوچندان قرار ميدهد.نگاه اساطيري به طبيعت در اشعار سپهري ميتواند منشأ فرهنگ آريايي و عرفان بوديسمي(Budhism) و تائوئيزمي(Taoism) داشته باشد. در مقالۀ حاضر آبشخورهاي فكري و فلسفي سپهري در اشعار و نوشتههاي خود او و منتقدان آثارش بررسي شده است. اين مطالعه نشان مي دهد كه طبيعتگرايي سهراب سپهري برخاسته از نوع نگاه فلسفي او به زندگي و دنياي پيرامون اوست. فلسفۀ سپهري را انديشههايي ميسازند كه با فلسفۀ طبيعت همزيستي تنگاتنگ دارند. اساطير، عرفان و تجربۀ زيستۀ شاعر، عناصر سازندۀ شاكلۀ تفكرات و جهت دهندۀ ذهنيت شاعرانۀ او هستند.