شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
نقد تصوف در كشف المحجوب و مصباح الهدايه
پديدآورندگان :
غريب مصطفي mostafa.gharib@birjand.ac.ir دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيرجند , ناصري سيده فرخنده farkhondenaseri@birjand.ac.ir دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيرجند
كليدواژه :
نقد تصوف , كشف المحجوب , مصباح الهدايه , علي هجويري , عزالدين محمودكاشاني
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
جريان تصوف در دوره¬هاي گوناگون، به يك شكل و شيوۀ خاص نبوده و همواره تغييرات و انحرافاتي را به خود ديده است. در اين دوره¬ها، نقاداني نيز بوده¬اند كه ناهنجاري¬هاي تصوف و صوفيان زمان خويش را آشكار مي¬كردند. اين نقادان، گاه خود صوفي و گاه غير صوفي بودند. از جمله منابعي كه مي¬توان اين نقدها را در آن مشاهده كرد و به كمك آن تصوف زمان¬هاي گوناگون را بيشتر و بهتر شناخت، آثار صوفيان نقادي است كه در خلال ارائه مباحث عملي و نظري تصوف، به نقد تصوف زمان خود نيز همت گماشته¬اند. در پژوهش حاضر، دو اثر معروف و مشهور در زمينه تصوف، يعني كشف المحجوب هجويري و مصباح الهدايه عزالدين كاشاني بررسي و از منظر نقد تصوف، مقايسه شده¬اند. نتايج پژوهش كه به شيوه تحليل محتوا انجام گرفته است، نشان مي¬دهد كه هر دو عارف به جامعه روزگار خود توجهداشتهاند و نقد طبقات مختلف جامعه از جمله صوفيان از نگاه تيزبين آنها مغفول نماندهاست، البته مضامين انتقادي آنها از صوفيان دكاندار و رياكار در پارهاي موارد مشترك است و در مواردي نيز متفاوت. مجموع اين نقدها را ميتوان در دو حوزه تصوف عملي و تصوف نظري طبقهبندي كرد. نقد صوفي در مصباحالهدايه نسبت به كشفالمحجوب پررنگتر است كه اين امر شايد بيانگر ناهنجاريهاي بيشتري است كه در بين صوفيه اين عصر رواج داشتهاست. مضامين انتقادي مشترك آنها عمدتا در حوزه تصوف عملي قرارميگيريد و ميتوان چنين نتيجه گرفت كه اين ناهنجاريها در حوزه عملي تغيير چنداني نكردهاست و از قرن پنجم تا هشتم كم و بيش در بين اين طبقه رواج داشتهاست.