شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
بررسي كنايه و مجاز با تأكيد بر داستان ضحاك
پديدآورندگان :
حيدري دكتر حسن h_haidary@araku.ac.ir دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اراك , نيك نيان آمنه r.niknian@gmail.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه اراك
كليدواژه :
شاهنامه , كنايه , مجاز , داستان ضحاك
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
حماسهسراي بزرگ ايران، فردوسي در حوزهي صورت گري و بيان انديشهها با صور خيال توانسته است كارآمدترين تجربهها و اندرزهاي ارزندهي خود را در اختيار مخاطب قرار دهد و شاهنامهي او يكي از اركان استوار كاخ زبان فارسي است.
پي افكندم از نظم كاخي بلند كز باد و باران نيابد گزند
خردمند طوس، ظرافت و استحكام لفظ را باصلابت و اتقان معني چونان شير و شكر در هم آميخته است. در واقع او در رزمگاهها و شرح دليريها و مردانگيها از لحاظ آهنگ و تصوير صلابت پولاد و سنگيني و عظمت صخرههاي بزرگ را با نهايت هنرمندي در سخن خود جلوهگر ساخته است. صور خيال ،متن شاهنامه را از يك روايت خشك بيرون آورده و آن را ادبيتر كرده است. تحقيق در صور خيال و شگردهاي زباني اين اثر ادبي بزرگ گامي بلند در شناسايي مختصات ادبي و زيباشناختي آن محسوب ميشود. اين پژوهش بر آن است داستان ضحاك را از منظر كنايه و مجاز بررسي كند و به اين سؤال پاسخ دهد؛ فردوسي در داستان مزبور از كداميك بيشتر بهره برده است؟