تحليل روانشناختي در قصه هاي مجيد نوشتۀ هوشنگ مرادي و قصه ي مانوليتو اثر «الواليندو» بر اساس نظريۀ اريكسون

در اين مقاله با توجه به دو اثر ارزشمند كه داستانهايي مربوط به كودك ونوجوان است.در ابتدا با توجه به نظريۀ اريكسون وشخصيت هاي اصلي داستان مورد مطالعه قرار گرفت .و سپس عواملي كه باعث موفقيت آنان در توصيف و بيان شخصيت ها متناسب گرديده است . از نظريۀ « مراحل هشتگانۀ زندگي » اريكسون ، سن بازي ، سن مدرسه و مرحلۀ نوجواني با ويژگي ها و رفتار درقصه هاي مجيد مرادي كرماني و قصه هاي مانوليتو مطابقت پيدا كرد ، با رويكرد اين نظريه در سن بازي ، كودكان نظير اسباب بازي در سن مدرسه ، استدلال ، احساس نياز ، كسب لياقت اجتماعي ، مواجه شدن با بحران ، در سن نوجواني ، ويژگي هايي نظير شخصيت طلبي ، خود را همانند ايده هاي بزرگ فرض نمودن و بحران هويت دارند . مرادي و الويراليندو در شخصيت پردازي و عناصر داستان و برجسته كردن نكات آموزنده و تجربي مهارت خاصي دارند. و متناسب با رشد شخصيت كودكان و رفتار آنان ، آثار خود را پديد آورده است.