شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
تحليل ساختاري داستان «گيله مرد» بزرگ علوي بر اساس نظريه گريماس
پديدآورندگان :
شريفيان دكتر محمد علي masharifiyan47daa@yahoo.com استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي شيروان , خوشنامي يحيي ykhoshnamay@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ,واحد شيروان
كليدواژه :
گيله مرد , الگوي كنش گر , گريماس , شخصيت , رابطه
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
هدف ازاين پژوهش، تحليل روابط و مناسبات شخصيت ها در داستان « گيله مرد » از بزرگ علوي است. در اين تحليل، از الگوي كنش گر گريماس استفاده شده است. شش نقش اصلي يا به تعبير گريماس؛ كنش گر، در اين داستان بازيابي شده كه عبارتند از : فرستنده، پذيرنده، فاعل، هدف، ياري گر و باز دارنده.براساس نتايج بدست آمده در اين داستان – گيله مرد فرستندهاستبداد ستيز يا عدالت خواه است. بچّه ي گيله مرد و زن او نقش ياري گر را ايفا مي كنند. فاعل، گيله مرد است. هدف يا مفعول، نمايش اعتراض عليه ناروايي هاي اجتماعي است. پذيرنده ، مردم جامعه و بازدارنده، محمّد ولي و مأمور بلوچ است. اين پژوهش نشان مي دهد كه الگوي گريماس مي تواند در تحليل شخصيّت هاي داستان گيله مرد كمك كندو البته مي توان از اين الگو براي تحليل شخصيت هاي داستان ها و روابط بين آن ها استفاده كرد.