تحليل گفتمان انتقادي منظومه بانوگشسب نامه بر اساس آراي نورمن فركلاف

منظومه بانوگشسب¬نامه از جمله متون حماسي است كه از منظر تحليل انقادي گفتمان قابل بررسي است. الگوي فركلاف، ابزاري كارآمد براي تحليل چارچوب نظري اين تحقيق است. اين مقاله با روش توصيفي-تحليلي، ﻣﺴﺄله چگونگي شكل¬گيري انتقادي گفتمان بر اساس آراي فركلاف را در بانوگشسب¬نامه، مورد بررسي قرار داده است. نتايج تحقيق، بيانگر آن است كه سراينده گمنام منظومه، نگرشي ويژه به شخصيّت بانوگشسب داشته و شخصيّت او را، به عنوان دال شناور در تحليل انتقادي گفتمان با عناصر متعددي از گفتمان¬هاي اسطوره¬يي، حماسي و تاريخي پيوند داده است. در سطح توصيف، سراينده با برگزيدن واژه بانوگشسب، براي يگانه قهرمان زن اين منظومه، تمام خويش¬كاري¬هاي او را با استفاده از عناصر حماسي و اسطوره¬يي بيان كرده و در سطح تفسير و از منظر بينامتنيّت، اين اثر، تحت ﺗﺄثير شاهنامه و ديگر متون حماسي است. در سطح تبيين، مي¬توان به گفتمان و هژموني غالب در اين عصر، شامل برجسته¬ سازي مرد محوري و به حاشيه راندن گفتمان زن سالاري، طبيعي شدگي قدرت در ميان پادشاهان و غيريّت يا طرد از سوي بانوگشسب اشاره كرد.