شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
جستاري درگويش مردم خواف وارتباط آن با تاريخ بيهقي
پديدآورندگان :
جامي رودي عبدالغفور email:toufigh74@yahoo.com كارشناسي ارشد زبان وادبيات فارسي، مديردبيرستان حافظ ابرو , جامي رودي توفيق دانشجوي كارشناسي فرش دانشگاه بيرجند
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
تاريخ بيهقي , خواف , گويش
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
خوافي خافي يكي از گويش هاي خراساني است كه درحدود300 كيلومتري مشهد وهم مرز با افغانستان با آن تكلّم مي شود. تاريخ بيهقي به عنوان يكي از مهم ترين و نامدارترين متون نثر فارسي توانسته است در طول تاريخ پرنشيب وفرازايران همچون نگيني برانگشترادبيات ايران زمين خوش بدرخشد وشهرهاي خراسان بزرگ ازجمله «خواف» كوشيده است باحفظ گويش واژگاني اصيل ومنحصربه فردآن پيشاپيش نهضت اعتلاي فارسي دري باشد. واژگاني چون: اُشتُلُم، بدرگ، بكار، پايچه پَيچه، پيشنمازپِشنماز، جَزم، جگر، جوال وگوال، خال خالو، خُرده خورده ،خريطه خليطه، خُسُر، دُشخوار، دَلودُل، دينه، زال، زلفين زلفي، زَهره، شوربا شوروا، شُروا، شوي، صُفّه صوفه، كفّه كپه،گُنده، لَت، مرافعه، مُلّا، نَبَسه نوسه، نماز پيشين، نماز ديگر دگه، نماز شامشُم، نماز خفتن، وثاق وتاق و نيز اصطلاحات و افعالي چون: ازگردن خودبيرون كردن، برملاكردن، بنشست بنچست، خشك شدن و يله كردن از جمله مواردي است كه ضمن كاربرد در تاريخ بيهقي هنوز درگويش محلي خواف مورداستفاده قرار مي گيرد. دراين پژوهش كه تركيبي از مصاحبه، مشاهده و مطالعه است پاره¬اي از اين كلمات، تعبيرات و اصطلاحات شناسايي شده و شباهت هاو تفاوت هاي آوايي و معنايي آنان با گويش خوافِ خراسان به طور خلاصه مورد بررسي قرارگرفته است تا چه درنظرآيد و چه مقبول افتد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت