شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
سه تصوير اساطيري از «درخت» در آثار ناصرخسرو
پديدآورندگان :
حيدرزاده سردرود دكتر حسن hasanheidarzadeh@gmail.com استاديار رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
ناصرخسرو , درخت , ايماژ , اسطوره , كهنالگو
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
توصيف درخت و تصويرسازي از آن، در شعر ناصرخسرو بسيار به چشم ميخورد؛ به گونه¬اي كه كاربرد «درخت» و مترادفات و ملايمات آن در ديوان او حدوداً سه برابر ديوان مسعود سعد است. همين وفور حضور بنمايه درخت در آثار او باعث برانگيختگي كنجكاوي نويسنده شد تا در پي پاسخ به اين مسأله برآيد كه آيا اين توصيفات و ايماژها از نظامي خاص تبعيت ميكند يا نه؟ «درخت» از نمادها و آركي¬تايپ¬هاي بسيار كهن در اساطير و متون مذهبي بيشتر ملل است. در اساطير، سنگنگارهها، معتقدات، باورهاي عاميانه و حتي هنر ايران نيز «درخت» حضور پر رنگي دارد. بهره گرفتن از ايماژ «درخت» در تصوير سازي و مضمون پردازي و بيان تمثيلي برخي مفاهيم در ادبيات فارسي نيز شايع است. ناصرخسرو علاوه بر اينكه مانند ديگر شاعران به توصيف درخت در موقعيت¬هاي گوناگون دست مي¬يازد، سه ايماژ كهنالگويي نيز از اين بنمابه به دست ميدهد كه پشتوانه يا عقبة بسيار كهن و شايع اسطورهاي دارد. اين سه ايماژ متأثر از سه بنمايه اسطورهاي «درخت كيهان» و «درخت انسان» و «درخت معرفت» است. اين سه ايماژ در ساختاري نظاممند (شبكهاي/ زنجيرهاي) در آثار او رخ مينمايند؛ بدين ترتيب كه در اول اين زنجيره، «درخت كيهان» قرار داده كه ميوه آن، انسان است. در حلقه رابط، «درخت انسان» ديده ميشود كه ميوه آن، گاه عقل و گاه دين و گاه سخن است. در حلقه پاياني «درخت معرفت» است كه به صورت درخت دين يا درخت خرد نمود مييابد كه تقوي و سخن، ميوه آن محسوب ميشود.