شماره ركورد كنفرانس :
3839
عنوان مقاله :
بررسي عوامل جامعه شناختي گذار از مشاركت سنتي به مشاركت مدرن در راستاي مديريت پايدار خاك و آب در ايران
پديدآورندگان :
نجفي پويا poyanajafi@swri.ir محقق موسسه تحقيقات خاك و آب؛ سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، كرج، ايران؛ , خادميان طليعه استاديار دانشكده مديريت و علوم اجتماعي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شمال، تهران، ايران , بلالي محمدرضا 3- استاديار موسسه تحقيقات خاك و آب؛ سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي، كرج، ايران
كليدواژه :
اعتماد , توسعه پايدار , سرمايه اجتماعي , مشاركت , خاك و آب
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي مديريت آب در مزرعه
چكيده فارسي :
به منظور بررسي وضعيت كنوني مشاركت و اعتماد در حوزه توسعه روستائي بويژه امور مربوط به مديريت خاك و آب و تدوين چارچوبي براي ابعاد اجتماعي توسعه پايدار و چگونگي ارتقاء سرمايه اجتماعي در جامعه در حال گذار ايران براي بكارگيري در مديريت پايدار، پژوهشي طي سالهاي 91-92 انجام شد. در اين روند خصوصيات جامعه سنتي و چگونگي مشاركت و اعتماد در جامعه سنتي ايران بويژه در حوزه مسائل توسعه روستائي ذكر گرديد. سپس ورود به مدرنيزاسيون كشاورزي با اصلاحات ارضي دهه 40 شمسي و خصوصيات جامعه مدرن مورد بحث قرار گرفت. براي اينكه بتوان با توجه به شرايط كلي جامعه زمينه نظريه سازي در اين راستا فراهم گردد لازم بود نتايج پژوهش ايران شمول باشد. بنابراين تحقيقات مختلف انجام شده كه موضوع آنها مشاركت و اعتماد بوده، مناطق جغرافيائي مختلف كشور را در برداشته و از تنوع موضوع برخوردار باشند، انتخاب گرديد. مقالاتي كه نشان دهنده وضعيت اعتماد و مشاركت جامعه كشاورزان منطقه در طرحهاي متفاوت در دست اجرا از قبيل طرح هاي نوين آبياري و مديريت آب، حفظ حوزه آبخيز، حفاظت خاك، يكپارچه سازي اراضي، گرايش به ترويج كشاورزي، برنامه هاي توسعه روستايي و تعاون و... مورد تحليل نهايي قرار گرفت. نهايتا 18 مطالعه كه بيش از 20 منطقه شامل استانهاي مركزي، قم، گلستان، آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي، ايلام، كرمانشاه، خوزستان، اصفهان(كاشان، جرقويه)، يزد، فارس( شيراز، ني ريز)، هرمزگان، كرمان، سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، تهران، چهارمحال و بختياري و بوشهر را در بر مي گيرد، انتخاب گرديد. پراكندگي نقاط در مطالعات و نتايج حاصل از آنها امكان نتيجه گيري اجمالي از وضعيت موجود در كشور را فراهم نمود. اين مطالعات جامعه آماري مشتمل بر 77479 نفر،5233 خانوار، 67 روستا و 4 ميليون و ششصدو پنجاه هزار هكتار را در برداشته كه جامعه نمونه مورد مطالعه آنها 2934 نفر (بهره بردار، پژوهشگر، سياستگذار)، 744 خانوار و 25000 هكتار را شامل مي گردد. نتايج نشان داد در يك نگاه اجمالي مشاركت ذي نفعان در پروژه ها ي خاك وآب در سطح ضعيف تا متوسط مي باشد. دلايل پائين بودن مشاركت به دو دسته كلي يعني دلائلي كه ريشه ي آن به دولت و حكمرانان مربوط مي شود و دلائلي كه به خود افراد و شرايط جامعه بر ميگردد، تقسيم بندي گرديد. دلايل عدم مشاركت روستاييان كه علت آن مربوط به دولت مي باشد، ناشي از نوع سياستگذاريها و نگرش دولت(يكجانبه نگري و تمركز گرائي، عدم پيوستگي سياستگذاريها،...)، نحوه اجراي طرح ها و افزايش بي اعتمادي، دخالت ندادن بهره برداران، عدم آموزش و اطلاع رساني نهادهاي دولتي و بي توجهي به زيرساخت ها و دانش بومي مي باشد. دلائلي كه به خود افراد و شرايط جامعه بر مي گردد ناشي از خصوصيات فرهنگي (ديرپذيري نسبت به نوآوري، تقديرگرا بودن،...)، خصوصيات اجتماعي و عامل اقتصادي مي باشد.